چرا روز ۲۴ ساعته؟

در این قسمت از پادکست چی؟ کجا؟ چرا به این سوال‌ها جواب می‌دیم:
چرا رودخونه‌ی هیرمند مثل قدیم آب نداره؟
چرا اسم شهر قدیمی نزدیک زابل رو گذاشتن شهر سوخته؟
چه چیزهای جالبی توی شهر سوخته کشف شده؟
چرا مردم از شهر سوخته رفتن؟
به منطقه‌ی بین رودخونه‌های دجله و فرات چی می‌گن؟
لوح گلی چیه؟
قدیمی‌ترین اسمی که ثبت شده چیه؟
داستان طوفان بزرگ و زندگی جاودانه در گیگمش چی بوده؟
اسم شهر قدیمی سومری‌ها چی بوده؟
داستان سرا یعنی کی؟
چرا سومری‌ها روز رو به ۲۴ قسمت تقسیم کردن؟
چه کسانی فهمیدن که می‌شه سال رو به ۳۶۵ روز تقسیم کرد؟
تقویم ایرانی‌ها بر مبنای چه تقویمیه؟
چرا مصری‌ها دیگه وجود ندارن؟
مقبره‌ی دانیال نبی در شوش برای چند سال پیشه؟
شهر شوش چندهزار سال پیش ساخته شده؟
شهر شوش محل حکومت کدوم تمدن بوده؟
وضعیت شهر شوش در دوره‌ی هخامنشی‌ها و ساسانی‌ها چطوری بوده؟
زیگورات چیه؟
معبد یعنی کجا؟
قدیمی‌ترین شهر جهان که تا حالا کشف شده کجاست؟
باستان‌شناس کارش چیه؟

متن این قسمت

دنا: باز دوباره یه جایی که هنوز نمی‌دونیم کجاست اولای دوره‌ی کشاورزی.

کشاورز شماره۱: سلام همساده. تو چی کار می‌کنی بفهمی کی باید به گندم آب داد؟ یا چقدر باید آب داد.

کشاورز ۲: سلام همساده. خوبین سلامتین. بچه‌ها خوبن؟ والا منم دقیق نمی‌دونم. همینطوری آب می‌دم.

کشاورز۱: آخه اینجوری ممکنه زیاد آب بدیم یا کم آب بدیم. گندما خراب می‌شن. من می‌گم بیا نگاه کنیم از زمانی که آفتاب درمیاد تا وقتی که آفتاب می‌ره پایین چقدر طول می‌کشه اون رو تقسیم کنیم به زمان‌های مساوی. اون وقت می‌تونیم بفهمیم چقدر باید آب بدیم. به نظرت این ده‌تا انگشت کافیه؟

کشاورز ۲: نه عمو. انگشت کم میاریم. بیا با بند انگشت‌هامون بشمریم، یعنی هر انگشت سه تا. با انگشت شصت باقی بند انگشت‌ها رو می‌شمریم.

کشاورز ۱: هاااا این فکر خوبیه.

{موسیقی}

دنا: سلام من دنا هستم.

رها: من هم رها هستم و سلام

دنا و رها با هم: شما دارین به پادکست چی؟کجا چرا؟ گوش می‌دین.

{موسیقی}

دنا: داشتیم دنبال جواب سوال کدوم شهر اول بوده می‌گشتیم. برای همین اول رفتیم خلیج مکزیک و با اولمک‌ها آشنا شدیم. بعد هم رفتیم چین و با مردم لیانگژو آشنا شدیم.

رها: ما هنوز جواب سوال اینکه کدوم شهر اول بوده رو پیدا نکرده بودیم که یه سوال دیگه‌ هم رسید. اولین اسم چی بوده. ما هم دنبال جواب این سوالا رفتیم هند و پاکستان و با تمدن رود سند و شهرهای بزرگش یعنی هراپا و موهنجودارو آشنا شدیم. اون‌ها شهرسازهای حرفه‌ای بودن و خیلی هم صلح طلب بودن

رها: حالا تو مسیر ایران و عراق هستیم.

{افکت سوال}

دنا: وای ها یه سوال دیگه هم داریم. یعنی می‌رسیم امروز به همه‌ی این سوالا جواب بدیم.

دانابات: این شما و این سوال کیان از تهران:

کیان: چرا ۲۴ ساعت طول می‌کشه که هر روزی شب شه؟

{موسیقی}

دنا: بچه‌ها بچه‌ها ما یه کشف خیلی باحالی کردیم. وقتی داشتیم از سوار هواپیما می‌شدیم که از هراپا تو پاکستان بیایم به سمت ایران و عراق یادمون رفت عینک‌های زمانمون رو از چشممون نبرداریم و وقتی هم که روی آسمون بودیم به چشممون بودن.

رها: ما از تو آسمون یه راه خیلی قدیمی رو دیدیم که از هراپا می‌رفت به سمت مقصد یا DESTINATION بعدی ما توی عراق امروزی. به نظر میاد این‌ها یه ربطی به هم داشتند. ما تصمیم گرفتیم که عینکمون رو برنداریم و ببینیم تا کجا می‌تونیم نشانه‌های شهرهای قدیمی رو ببینیم. دنا بر اساس اطلاعات هواپیما ما الآن تو آسمون ایرانیم. یه جایی نزدیک زابل. دنا اونجا رو نگاه انگار یه شهر اونجاست. بیا سر راه یه دقیقه اینجا وایسیم ببینیم عینک زمان درباره‌اش به ما چی می‌گه؟

دنا: باشه ولی دیگه پیاده نشیم چون خیلی مسیرمون طولانی می‌شه. بیا روی اون تپه بلند بالای شهر هواپیما رو بنشونیم ببینیم چی می شه

{صدای ترمز}

رها: اون رودخونه بزرگ و پر آب رو می‌بینی. همون رودخونه‌ایه که امروز بهش می‌گیم هیرمند. البته الآن دیگه هیرمند از اون مسیر قدیم رد نمی‌شه انگار بعد از مدتی هیرمند تغییر مسیر می‌ده و از یه جای دیگه رد می‌شه. و البته الان هم تو دوره‌ی ما اینقدر آب نداره. 

دنا:این هم به دلیل گرمایش زمینه global warming . اینجا نوشته اسم قدیمی این شهر مشخص نیست. وقتی کشف شد مردم فکر می‌کردن که اینجا یه آتش‌سوزی بزرگ اتفاق افتاده چون همه جا اثر آتش بوده و برای همین هم شهراز بین رفته، اسمش رو گذاشتن شهر سوخته. ولی بعدا باستان‌شناس‌ها فهمیدن که آتش‌سوزی در کار نبوده. باستان‌شناس همون Archaeologist یعنی دانشمندایی که چیزهای باقی مونده از زمان‌های قدیم رو مطالعه می‌کنن و درباره‌ی گذشته اطلاعات به دست میارن.

رها: آره نه تنها آتش‌سوزی در کار نبوده حتی جنگی هم در کار نبوده. مردم شهر کوره‌های زیادی داشتند که باهاش ابزار و وسایل مختلف درست می‌کردن. کوره می‌شه furnace  بچه‌ها شهر سوخته تقریا ۵۲۰۰ سال پیش درست شده و تا ۳۸۰۰ سال پیش هم پابرجا بوده. چیزهای جالبی هم توش پیدا شده.مثلا چشم مصنوعی! فکر کنین! چند هزار سال پیش چشم مصنوعی داشتن. یک چیزی شبیه board game ها امروزی هم پیدا کردن. خلاصه، شهر سوخته تمدن پیشرفته ای داشته، ولی احتمالا به خاطر تغییر مسیر رودخانه هیرمند که گفتیم مردم کم کم از اینجا رفتن. دنا موافقی برگردیم به مسیر؟

دنا: دلم نمی خواست ولی موافقم آره بزن بریم.

{صدای هواپیما}

دنا: رها اونجا رو نگاه کن. نزدیک جیرفت، بغل کرمان. انگار یه شهر دیگه‌ی باستانی هم اونجاست.

رها: آره ولی اون برای ۴۰۰۰ سال پیشه و فکر نمی‌کنم قدیمی‌ترین شهر باشه. بیا ادامه بدیم.

دنا: بیا عینکامون رو هم برداریم تا برسیم به مقصد. آخه احتمالا توی راه همینطوری شهرهای قدیمی هستند که من دلم می خواد همه جا وایسم. ولی احتمالا قدیمی‌تر از شهرهای لیست دانابات نیستن.

{صدای هواپیما}

دنا: آها این هم از این همینجا باید پیاده شیم. طبق نقشه الان ما توی عراق بین دو تا رودخونه بزرگ دجله و فراتیم. به این منطقه می‌گن بین النهرین یا میان‌رودان. 

رها: توی انگلیسی‌‌ هم هم بهش می‌گن Mesopotamia اینجا محل یکی از قدیمی‌ترین تمدن‌های انسانیه.

رها: دنا پیدا کردم. به نظرم اینجا یه سنگ نوشته قدیمی هست. بغلش هم یه لوح گلیه. این حتما خیلی قدیمیه.

دنا: بچه‌ها لوح‌‌گلی یه صفحه‌ها صافی بوده که از گل درست می‌کردن. قبل از اینکه آدما شروع کنن استفاده از کاغذ روی گل یا سنگ چیزهایی که می‌خواستن رو می‌کندن. فکر کنین چقدر سخت بوده مشق نوشتن. رها بیا دوباره عینکامون رو بزنیم.

{افکت عینک}

رها: نگاه کن اینجا رو. انگار یه خونه‌ایه که توش لوح‌های گلی رو نگه می‌دارن.  {صدای باز شدن در } دنا سوال قسمت قبل یادته. شاید اینجا بتونیم یک اسم رو پیدا کنیم.

کوشیم: شما دوتا دیگه کی هستین دیگه؟ وسط لوح‌های من چی کار می‌کنین؟

رها و دنا با هم: هاااااا شما ما رو می‌بینین.

کوشیم: آره، وقتی اینجایین مگه می‌شه نبینم‌تون؟ شما کی هستین؟

رها و دنا با هم: شما خودتون کی هستین؟ اینجا کجاست؟

کوشیم: من کوشیم هستم حسابدار کشتی‌ها. اینجا هم سومره. حالا بگین شما اینجا چی کار می‌کنین؟

رها: ما رها و دناییم از آینده اومدیم. به ما گفتن اینجا اولین اسمی که ثبت شده و باقی مونده رو می‌تونیم پیدا کنیم.

کوشیم: آینده؟ چی می‌گین؟ کی شما رو فرستاده؟ به لوح‌های من دست نزن بچه، آهای…

دنا: دست نمی‌زدم ببخشید! داشتم می‌دیدم‌شون! اینجا چی نوشته؟ 

کوشیم: تعداد کشتی‌ها و بارهاشون رو نوشتم. اسم خودم رو هم روشون نوشتم: کوشیم.

{موسیقی جواب}

دنا و رها: آخ‌جون رها فهمیدی چی شد جواب یه سوال رو پیدا کردیم. کوشیم قدیمی‌ترین اسم ثبت شده تاریخه. البته تا جایی که باستان شناسا تا الآن می دونن. 

رها:ممنون کوشیم عزیز. ما باید بریم به سوال‌های بعدی برسیم.

{صدای باز شدن و بسته شدن در}

{صدای دویدن و موسیقی}

دنا: رها رها وایسا ندو نگاه کن اونجا مردم سومر جمع شدن. بیا تا اینجاییم یه نگاه بهشون بندازیم.

{صدای جمعیت}

راوی: ساکت باشید. ساکت باشید. امروز می‌خوام براتون داستان زندگی جاودانه رو از گیلگمش بخونم. خب گیلگمش به دنبال این بود که هیچوقت نمیره و برای همیشه زنده بمونه. اون از یک فرد دانا سوال می‌کنه که چطوری جاودانه بشم. اون آدم دانا هم داستان طوفان بزرگ رو تعریف می کنه. یه روز تعدادی از خدایان تصمیم می‌گیرن که مردمی که نافرمانی کرده بودن رو تنبیه کنن. اما همه‌ی خداها با این ماجرا موافق نبودن. بنابر این اون خداهایی که می‌خواستن مردم رو از بین ببرن یه طوفان بزرگ راه می‌اندازن که همه زیر آب غرق بشن. ولی انکی یکی از خداهای خوب میاد به زیوسودرا اون آدمی که دوستش بوده می‌گه که یه کشتی بزرگ بسازه و خودش و خانواده‌اش رو سوار اون کشتی کنه. در ضمن بهش می‌گه که از هر موجود زندهای یه جفت سوار کشتی کنه یعنی یه دونه نر یه دونه ماده. طوفان که شروع می‌شه همه‌ی آدم‌هایی که نافرمانی کرده بودن از بین می‌رن به جز زیوسودرا و دوستاش که به عمر جاودانی می‌رسن.

رها: دنا من می گم بیا بریم داره دیر می‌شه. خیلی از شهرهای لیست باقی مونده بدو بدو.

دنا: خیلی قصه‌ی جالبی بود. کاش باقی‌اش رو هم می‌شنیدیم.

{صدای پا}

دنا: خب این جایی که ما بودیم انگار اسمش اوروک بود. یکی از قدیمی‌ترین شهرهای سومری‌ها. عمر این شهر هم ۵۴۰۰ ساله. یعنی از هراپا هم قدیمی‌تره.

رها: سومری‌ها یکی از اولین خط‌ها رو برای نوشتن اختراع کردن و داستان‌سراهای ماهری بودن. یعنی توی قصه گفتن خیلی خوب بودن. اون‌ها اولین کسایی بودن که روز رو به ۲۴ ساعت تقسیم کردن.

{آهنگ کشف سوال}

دنا: رها. حواست هست؟ این همون سوال باحال کیان بود.

رها: اه آره راست می‌گی من می‌گم بذار ببینیم سومری‌ها چطوری چطوری یک شبانه روز رو به ۲۴ ساعت تقسیم کردن؟ ببین دانابات چیزی نوشته

دنا: آره یه چیزی هست. نوشته سومری‌ها شبانه‌روز رو به دو قسمت تقسیم کردن یکی از طلوع تا غروب آفتاب و اون یکی هم از غروب تا طلوع روز بعد. طلوع یعنی صبح وقتی که خورشید رو می‌بینیم و غروب یعنی اون موقع که قبل از شب خورشید از چشممون پنهان می‌شه. بعد چی‌کار کردن. بعد از اینکه به دو قسمت تقسیم کردن روز رو اومدن با بندهای انگشتاشون این دو قسمت رو تقسیم کردن. اگه با انگشت شصت‌تون بخواین بندهای ۴ تا انگشت دیگه رو بشمرین می‌شه ۱۲. امتحانش کنین. اینطوری شد که سومری‌ها هر کدوم از اون دوتا بخش رو ۱۲ تیکه کردن و بنابر این دو بخش در مجموع ۲۴ قسمت شد. البته این کارشون به دقیقی اون چیزی که ما الان برای ساعت داریم نیست ولی قصه از همینجا شروع شد. بعدها مصری‌ها بودن که فهمیدن می‌تونن بر اساس وضعیت خورشید یک سال رو به ۳۶۵ روز تقسیم کنن و هر روز رو به ۲۴ قسمت مساوی. و همینطور در طول زمان تقویم‌ها و روزشمارهای مختلفی توی جاهای مختلف جهان درست شد. مثلا بعضی‌ از این تقویم ها بر اساس خورشیدن، بعضی‌ها بر اساس ماه. ولی یکی از دقیق‌ترین تقویم جهان تا امروز تقویمیه که عمر خیام دانشمند ایرانی حدودا ۱۰۰۰ سال پیش درست کرده. تقویمی هم که الآن در ایران استفاده می‌شه بر اساس اون تقویمه. خب رها فکر کنم الآن می‌خوای بگی که باید بریم مقصد بعدی.

رها: بله برو که بریم. 

صاد:خب بچه‌ها قبل از اینکه بریم بینیم دنا و رها در ادامه سفرشون کجاها قراره برن و چه اتفاقایی قراره بیفته بیاین سوال یهویی سیاوش رو گوش کنیم:

سیاوش: مصری‌ها چرا وجود ندارن دیگه؟

مصری‌ها دیگه وجود ندارن؟ مطمئنی؟ تا شما ادامه‌ی سفر رها و دنا رو بشنوین من می‌رم ببینم داستان مصری‌ها چی بوده؟ آخر برنامه با هم جواب رو می‌خونیم.

{موسیقی}

رها:خب ما برگشتیم ایران. البته این دفعه جنوب غربی ایران. ما اومدیم به شهر شوش توی استان خوزستان امروزی. حالا باید دنبال نشانه‌ها بگردیم. 

{صدای شهر}

رها: ا ولی اینجا هم که همین الآن یه شهره. چطوری بین این همه خونه جدید دنبال نشانه‌های قدیمی و باستانی بگردیم.

دنا: نمی‌دونم. البته یه جاهایی از شهر یه چیزهای قدیمی هست‌ها. مثلا اونجا رو نوشته دانیال نبی. می‌خوای با عینک یه نگاهی بهش بندازیم.

رها: بندازیم.  نگاه کن دنا اینجا یه مکان خیلی قدیمیه نه؟

دنا: آره قدیمی که هست. ولی نوشته ۱۵۰۰ سال پیش. این که خیلی کمتر از شهرهاییه که ما رفتیم. نه فکر نمی‌کنم  این نشانه‌‌ای باشه که دنبالش می‌گردیم. نمی‌دونم من واقعا گیج شدم. به نظرم یه راهنمایی از دانابات بخواهیم. بذار بهش یه پیام صوتی بدیم باشه؟

رها: باشه. بفرست.

دنا:هی‌دانابات. ما نمی‌تونیم نشانه‌های قدیمی شهر شوش رو پیدا کنیم یه راهنمایی کن.

{صدای ارسال و دریافت پیام}

دانابات: سوار هواپیما بشید و از بالا کل شهر رو ببینید.

رها: باشه بریم.

{صدای هواپیما}

رها: خب بذار دوباره عینک رو بزنم. دنا تو هم بزن.

دنا و رها با هم: واهاااااااو. این عجیب‌ترین چیزیه که تو این سفر دیدیم.

دنا: بچه‌ها کل شهر داره می‌درخشه. هر طرف رو نگاه می‌کنی عینک یه تاریخی رو نشون می‌ده. آدم‌ها از تاریخ‌های مختلف همینطور دارن می رن و میان. رها اینجا چه خبره؟

رها:وایسا. ببین اطلاعات اومد. شوش بیشتر از ۶۰۰۰ هزار سال پیش ساخته شده . از ۶۰۰۰ سال پیش تا حالا همینطوری شهر بوده مردم توش تو سال‌های مختلف زندگی کردن. 

دنا: نوشته مردم در این منطقه از هزاران سال پیش زندگی می‌کردن ولی حدود ۶۴۰۰ سال پیش اینجا تبدیل به یک شهر شده و مرکز رفت و آمد و تجارت یا همون بازرگانی که گفتیم. بعدتر همزمان با سومری‌ها اینجا هم تمدن ایلامی‌ها به وجود اومده که اون‌ها هم یک پادشاهی بزرگ بودن. ایلامی‌ها هم مثل سومری‌ها خط و زبان خودشون رو داشتن. ایلامی‌ها به کشورشون می‌گفتن هلتمتی یعنی سرزمین خدا. رها ایلامی‌ها اینجا یه زیگورات بزرگ هم ساختن که تا امروز باقی مونده.زیگورات چغازنبیل.

رها: بچه‌ها زیگورات یک نوع معبده. معبد جایی بوده که مردم زمان‌های قدیم می‌رفتن اونجا و خداهای خودشون رو می‌پرستیدن. بعد از ایلامی‌ها هم اینجا هنوز باشکوه بوده. یعنی شهر بزرگ و ثروتمندی بود که محل رفت و آمد مردم بوده پرجمعیت بوده. شهر شوش یه زمانی تو دوره‌ی هخامنشی‌ها ویه زمانی توی دوره‌ی ساسانی‌ها پایتخت بوده. خیلی جالبه. من نمی‌دونستم شوش اینقدر قدیمی بوده. یعنی فکر می‌کردم شهرهایی که الآن هم هستن جزو قدیمی‌ترین شهرهای جهان نیستن.

{صدای تلفن}

دنا: رها نگاه کن صاد داره زنگ می‌زنه. بذار جوابش رو بدم. الو سلام صاد چی شده؟

صاد: الو سلام بچه‌ها. من الان لیست دانابات رو نگاه کردم. خیلی طولانیه. نمی‌رسیم به همه‌اش سر بزنیم. من تنظیم کردم هواپیماتون یکراست بره مقصد آخر یعنی قدیمی‌ترین شهر. شما توی راه فقط از روی لیست دانابات بخونین. که اسم بقیه شهرها رو هم بشنویم. فعلا خدافظ.

دنا:خب بذار این لیست رو ببینم. شهر جبیل توی لبنان ۷۰۰۰ سال. این شهر هنوز محل زندگیه

رها: اریحا در فلسطین ۷۰۰۰ ساله. این شهر هم هنوز محل زندگیه.

دنا: پِلوُدیو در بلغارستان ۸۰۰۰ سالشه. این شهر الان دومین شهر بزرگ بلغارستانه.

رها: مِهرگَره در بلوچستان پاکستان ۹۰۰۰ سال پیش درست شده ولی دیگه شهر نیست.

دنا:  کنوسس Knossos در یونان ۹۰۰۰ سالشه. 

رها: فَیوم در مصر ۹۲۰۰ سالشه.

دنا: عین الغزال یه روستای کوچک نزدیک عمان پایتخت اردن ۹۲۵۰ سال قدمت داره.

رها:خب دنا فکر کنم رسیدیم به مقصد آخرمون. اینجا ترکیه است ، نزدیک شهر قونیه هستیم. اینجایی که ما هستیم اسمش چاتال هویوکه و اولین بار سال ۱۹۶۱ میلادی کشف شده. باستان‌شناس‌ها همچنان دارن در این منطقه پژوهش می‌کنن. دنا پژوهش یعنی…

دنا: یعنی تحقیق می‌کنن یعنی دنبال اطلاعات و دانش می‌گردن.

رها: آهان.  توی سایت یونسکو می گه که باستان‌شناس‌ها فکرمی‌کنن که ۹۴۰۰ سال پیش  اینجا مردم زندگی می‌کردن. پس انگار به اینجا می‌تونیم بگیم قدیمی‌ترین شهر جهان.

{آهنگ کشف جواب}

دنا: البته درست‌ترش اینه که بگیم قدیمی‌ترین شهر جهان که تا حالا کشف شده. چون ما که نمی‌دونیم شاید یه شهر جدید بعدا یه جای دیگه‌ی دنیا پیدا شد. یا شاید بعدا معلوم بشه که اون شهرهایی که توی لیست بودن قدیمی‌تر از اون چیزی بودن که ما فکر می‌کردیم.چون باستان‌شناسا همیشه دارن می‌گردن و چیزهای جدید پیدا می‌کنن. 

رها: بچه‌ها از سوال‌هایی که برای ما فرستاده بودین ممنونیم. خیلی سوال‌های جالبی بود ما با این سوال‌ها رفتیم کلی جاهای جالب که تا حالا نرفته بودیم. کلی هم چیز یاد گرفتیم که قبلا نمی‌دونستیم. 

دنا: شما تا حالا رفتین ببینین شهری که توش زندگی می‌کنین کی درست شده؟ مثلا اگه توی شهر ری زندگی می‌کنین شاید بدونین که شهرتون خیلی خیلی قدیمیه. بچه‌ها اگه دوست داشتین می‌تونین تحقیق کنین ببینین شهر شما چند سالشه. رها صاد یه پیام فرستاده بذار ببینم چیه؟

صاد: من جواب سیاوش رو پیدا کردم. ولی بذارین از بچه‌هایی که برامون سوال‌ها و کشف‌هاشون رو فرستادن تشکر کنیم:

 

موژان

  

رایان

  

نیکان

  

راستین

اصفهان

 

گیتا و سهند

ابهر و تهران

 

یاسمین

وین

 

علیرضا

کاشان

 

فراز

تهران

 

آویسا

آلمان

 

بارانا

کرج

 

بنیتا

کرج

 
  

 

دلنواز

شیراز

 

پندار

پردیس

 
    

 

 

بچه‌ها خیلی ممنونیم که برای ما سوال فرستادین. ما داریم سعی می‌کنیم که تا اونجایی که می‌تونیم به سوالات جواب بدیم. خب این هم از جواب سوال سیاوش که پیدا کردم.

 

سیاوش جان اگه منظورت مردم مصر هستند، مصر الآن یه کشور بزرگ با یه مردم بزرگه که هنوز اونجا زندگی می‌کنند اما اگه منظورت تمدن مصر باستانه من الان قصه‌شون رو خیلی خیلی خلاصه از سایت دانشنامه‌ی تاریخ جهان می‌گم. مصر هزاران سال پیش دو بخش بوده در پایین و بالای رودخانه نیل. حدود ۵ هزار ۱۵۰ سال پیش فردی به نام منس این دو بخش رو با هم متحد کرد و تمدن مصر باستان به وجود آمد. منس هم شد اولین فرعون. فرعون‌ها پادشاهان مصر بودند. تمدن مصر صدها سال جزو بزرگترین تمدن‌ها بشری در دوره‌ی باستان بودن و هنوز آثار خیلی مهمی از اون دوره به جا مونده که شاید مهمترینا و معروف‌تریناش اهرام مصر باشن. فرعون‌های مصر صدها سال بر مصر حکمرانی کردند تا اینکه حدود ۲۳۰۰ سال پیش اسکندر مقدونی اول ایران رو گرفت و بعد به سمت مصر لشکر کشی کرد و اونجا رو گرفت. و اونجا شد بخشی از حکومت اون. تا اینکه در نهایت حدود ۱۴۰۰ سال پیش مصر به تصرف عرب‌ها در آمد و دوران مصر باستان  و فراعنه به پایان رسید. جالب بود نه. ممنون که سوال یهویی باحالت رو پرسیدی.

 

رها: بچه‌ها منتظر سوالاتون هستیم. و تا قسمت بعد

دنا و رها با هم: مراقب سوالاتون باشین.

 

این یه قسمت دیگه از چی؟ کجا؟ چرا؟ بود که به نویسندگی و کارگردانی من صادق روحانی تهیه  می‌شه. صدای مریم محمدخانی و شقایق بهرامی رو در نقش رها و دنا می‌شنیدید. در این قسمت از پوریا طباطبایی و یاسمن اسدی هم تشکر می‌کنم که برای برخی از نقش‌ها صدا پیشگی می‌کردن. موسیقی چی؟کجا؟چرا؟ رو آرمین قوچانی می‌سازه و لوگو و کاورآرت هم کاری از فرزانه نصیریه. همیشه می‌تونید سوال‌ها، کشف‌ها یا صداهای بچه‌ها رو برای ما بفرستید. آدرس ما هست: whatwherewhykids.com ما هم تا اونجایی که بتونیم سعی می‌کنیم به سوالا پاسخ بدیم. منتظر نظرات شما هستیم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *