دنا: سلام من دنا هستم.
رها: من هم رها هستم و سلام.
دنا و رها با هم: شما دارین به پادکست چی؟کجا؟چرا؟ گوش میکنین.
{موسیقی}
آقای پی: سلام من آقای پی هستم.
ویزبی: من هم ستوان ویزبی هستم و سلام
آقای پی و ویزبی: به سوالبازی ویژهی کمک به زمین خوش اومدید.
{موسیقی}
دنا: بچهها امروز یه قسمت خیلی خیلی ویژه داریم.
آقای پی: یه قسمت که هم سوالبازیه هم کلی ایدهی باحال یاد میگیریم.
رها: بله بچهها یادتونه چند قسمت قبل از شما خواستیم که برای ما صدا بفرستین و بگین که برای کمک به زمین چه کارهایی میکنین؟ کلی از شما دوستهای داروگ صدا فرستادن و برای ما گفتن که چطوری میخوان به زمین کمک کنند.
ویزبی: ما هم توی این قسمت هم سوال بازی میکنیم هم میفهمیم که ایدهی شما برای کمک به زمین چیه. خب بیاین تیم بکشیم.
دنا: ویزبی توکه آخرش میخوای با رها باشی چه کاریه الکی وقت بذاریم تیم بکشیم.
ویزبی: آخه گردو شکستم خیلی حال میده.
رها: خب اگه میخوای تو و آقای پی بعد برنامه برین گردو شکستم بازی کنین.
آقای پی: ببینم مگه میشه همینجوری هم گردو شکستم بازی کرد.
دنا: بله که میشه. خب من و آقای پی با هم یه تیم هستیم تو و رها هم با هم یه تیم.
{موسیقی}
دانابات: به اولین مرحله از سوال بازی ویژهی کمک به زمین خوش اومدید. با تیم دنا پی شروع میکنیم. کی میایسته؟
آقای پی: من میایستم من میایستم با کمک دمم.
دانابات: باشه.
{موسیقی}
دانابات: برای سوالهای فشنگی آماده باشید. آقای پی با شمارش من دستهات و یک پات رو بالا بگیر.
آقای پی: من آمادهام من آمادهام.
دانابات: یک دو سه.
آراز: چرا آب دریا آبیه؟
دنا: ما قبلا در اپیزودهای قبلی دربارهی نور و رنگ صحبت کردیم که و گفتیم که نور خورشید شامل تمام رنگها یعنی قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی و غیره میشه. وقتی نور خورشید وارد آب دریا میشه، مولکولهای آب رنگهایی با طول موج بلندتر (مثل قرمز، نارنجی و زرد) را سریعتر جذب میکنن. یعنی اون رنگها کمتر میتونن به عمق برن یا برگردن به چشم ما. همینطور نور آبی که طول موجش کوتاهتره، بهتر پخش میشه یا به جهات مختلف میره در داخل آب و بازتاب پیدا میکنه و به چشم ما میرسه. نتیجهش اینه که بیشتر که از دریا به چشم ما برمیگرده، آبیه چون باقی رنگها بیشتر جذب شدن.
{صدای افتادن}
آقای پی: آخ آخ آخ افتادم. درست بود دانابات.
{افکت دانابات}
دانابات: بله درست بود. حالا با هم ایدهی یکی از بچهها برای کمک به زمین رو میشنویم.
مهرآفرین: سلام دنا و رها من مهرآفرین هستم از تهران میخوام جواب شما رو بدم که چطوری میتونیم از زمین محافظت کنیم. باید توی خریدهامون به جای اینکه از کیسههای پلاستیکی استفاده کنیم باید از کیسههای پارچهای استفاده کنیم. شاید باید به جای استفاده از بطریهای آب معدنی استفاده کنیم باید بطری خودمون رو برداریم آب کنیم ببریم باشگاه کلاس و … دوستتون دارم خدافظ
دنا: آفرین مهرآفرین چه ایدهی عالیای. بچهها میدونستین هر سال آدمها میلیونها میلیون کیسه و بطری پلاستیکی تولید میکنن که خیلی زود هم اون رو دور میریزن. خیلی از این پلاستیکها وارد آب دریاها میشه و آب دریاها رو آلوده میکنه. پس هرچقدر که بتونیم کمتر پلاستیک مصرف کنیم بیشتر به زمین کمک کردیم.
دانابات: حالا نوبت تیم رهازبیه. کی میایسته.
ویزبی: من میایستم.
آقای پی: ستوان ستوان تقلقل نکنی بال بزنیها.
ویزبی: نه نترس اون هم تقلبه آقای پی. خب دانابات من آمادهام.
دانابات: یک دو سه.
آرنیکا: سلام من اسمم آرنیکا است سوالم اینه که چرا وقتی میریم بالای کوه آلودگی هوا دیگه نیست.
رها: آرنیکا ممکنه به چندتا دلیل بالای کوه آلودگی کمتر باشه. یکی اینکه معمولا وقتی میریم از کوه بالا اونجا باد راحتتر جریان داره چون دیگه مانعی جلوش نیست. برای همین آلودگی هم با باید جابجا میشه ولی توی شهر به خاطر خونههای زیاد و بلند هوا نمیتونه درست جریان پیدا کنه و آلودگی میمونه. یه دلیل دیگهاش هم میتونه پدیدهی وارونگی هوا باشه. معمولا هوای سطح زمین گرمتر از ارتفاعات بالا است و برای همین جریان هوا از سطح زمین به سمت بالاست ولی گاهی این شرایط وارونه میشه. یعنی هوای سطح زمین سردتر از هوای بالای سرش میشه که بهش میگن وارونگی هوا. توی این شرایط هوا جریان پیدا نمیکنه و سطح زمین آلوده میمونه ولی اگه بریم تو ارتفاعات این پدیدهی وارونگی کمتر اتفاق میافته.
{صدای افتادن}
ویزبی: آخ آخ آخ افتادم دانابات بگو ببینم جواب کامل و درست بود؟
{افکت دانابات}
دانابات: بله جواب کامل بود. حالا با هم ایدهی کوروش رو گوش میکنیم.
کوروش کریمی: سلام دنا و رها من کوروش کریمی هستم از تهران من این کار رو میتونم بکنم برای مراقبت از زمین که گاز دیاکسید کربن یه گاز گلخانهای توی سیارهمون نشه. این کار اینه که. من میتونم درختهای بیشتر و بیشتر و بیشتری بکارم کلی اکسیژن برای ما درست کنند که آدمها بتونن بیشتر و بیشتر نفس بکشن وقتی این کار رو بکنم زمین نجات پیدا میکنه.
رها: آفرین کوروش آره کاشتن درخت یه کار خیلی خوب برای مراقبت از زمینه. اینجوری گازهای گلخانهای توی جو زمین کمتر میشن.
دانابات: این مرحله تمام شد. از این مرحله تیم دناپی ۱ امتیاز و تیم رهازبی ۱ امتیاز مییاره.
ویزبی: آخجونمی جون.
آقای پی: هیپیپ هوراا.
{موسیقی}
دانابات: به مرحلهی دوم از سوالبازی یعنی مرحلهی ببین و
بگو خوش اومدید. در این مرحله من یک کلمه رو به یکی از شرکتکنندگان نشون میدم و
اون شرکت کننده یک دقیقه فرصت داره که بدون اشارهی مستقیم و با توضیح دادن برای
همتیمیاش بگه که اون کلمه چیه. باید این توضیح رو اضافه کنم که قسمت ببین و بگو
بلندتر از قسمتهای قبلی سوالبازیه و در عوض قسمت سوالهای طلسمی نداریم.
آقای پی: چرا دانابات؟
دانابات: برای اینکه میخواهیم در این قسمت به همهی ایدههای بچهها گوش بدیم.
ویزبی: آهان چه خوب. حالا دانابات کلمه رو باز از قسمتهای قبلی میگی.
دانابات: نه. این بار کلمههایی که میگیم مربوط به جوابهای بچهها دربارهی کمک به زمینه.
آقای پی: آهان آهان چه باحال.
دانابات: خب از تیم دنا پی کی میاد.
دنا: من مییام دانابات. کلمه رو بهم نشون بده.
دانابات: بیا از روی مونیتور من بخونش.
دنا: آهان آهان فهمیدم فهمیدم.
دانابات: با شمارش من تو یک دقیقه وقت داری که برای آقای پی توضیح بدی که کلمهای که روی مونیتور من دیدی چی بوده.
دنا: باشه باشه آمادهام.
دانابات: یک دو سه.
{صدای تایمر}
دنا: یه وسیلهی نقلیه است که آدمها باهاش میرن جاهای مختلف.
آقای پی: ماشین ماشینه.
دنا: نه یه وسیلهایه که همهی مردم میتونن ازش استفاده کنن. برای یه نفر یا یه خانواده نیست.
آقای پی: it is a bus
دنا: نه آقای پی اتوبوس نیست.
آقای پی: ولی اتوبوس هم برای همه است.
دنا: آره آقای پی اتوبوس هم برای همه است ولی این وسیله اتوبوس نیست یه چیزیه گاهی زیر زمینه گاهی روی زمین. روی ریلهای آهنی حرکت میکنه.
آقای پی: آهان آهان فهیدمsubway system مترو متروه.
دنا: آفرین آقای پی درست گفتی. جواب مترو بود.
دانابات: حالا بریم صدایی که این کلمه از توی آن انتخاب شده بود را بشنویم.
سپهر قدیانی: سلام چی کجا چرا من سپهر قدیانیام. اینکه گفته بودین چندتا روش کاهش دی اکسید کربن رو بگین یکی اینه که از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنیم. مثل مترو و اتوبوس یا اینکه وقتی با وسایل برقی کار نداریم خاموششون کنیم که برق الکی مصرف نشه. کاشت درخت هم باعث کاهش دیاکسید کربن میشه.
دانابات: ایدهی لنا هم شبیه ایدهی سپهره.
سلام من لنا هستم به خاطر زمین که آلوده نشه باید از وسایل نقلیهی عمومی استفاده کنیم که فضای زمین آلوده نشه.
دنا: آفرین سپهر آفرین لنا. بچهها وسایل نقلیهی عمومی همهی وسایلی رو میگن که آدمها برای رفتن به جاهای مختلف توی شهر از آن استفاده میکنند و برای همهی مردمه. مترو، اتوبوس، تاکسی، توی بعضی شهرها قایق یا مونوریل یا تراموا میتونن وسیلهی نقلیهی عمومی باشن. اگر از وسیلهی نقلیهی عمومی استفاده کنیم تولید گاز گلخانهای خیلی خیلی کم میشه.
دانابات: حالا نوبت تیم رهازبیه. کی مییاد.
رها: من مییام من مییام.
دانابات: بیا کلمه رو از روی مونیتور من بخون.
رها: آهان آهان خوندم. خوندم. خب ما آمادهایم.
ویزبی: منم آمادهام.
دانابات: با شمارش من یک دقیقهی شما شروع میشه. یک دو سه.
{صدای تایمر}
رها: یه چیزی که کثیفه و بوی بدی میده.
ویزبی: آهان آهان جوراب آقای پی.
آقای پی: جوراب من بو نمیده.
ویزبی: وقت ما رو نگیر. درست بود رها؟
رها: نه نه نه. یه چیزی که آدمها تولید میکنند. خیلی بوی بدی میده. پر از میکروبه.
ویزبی: چیز چیز جوراب نشستهی آقای پی؟
آقای پی: آخه مگه من آدمم؟ رها میگه آدمها جوراب منم بو نمیده.
رها: نه نه جوراب چیه. یه چیزی که وقتی جمع میشه میریزیم تو سطل بعد مامورهای نظافت شهری مییان جمع میکنن میبرن.
ویزبی: جوراب که نیست. چی میشه.
دانابات: وقت تمام شد. جواب زباله یا آشغاله.
ویزبی: آهان آره آره آشغال میشد. ولی قبول نیست این آقای پی هی میپرید وسط حرف من.
آقای پی: خب اگه به بوی جوراب من گیر نمیدادی اینجوری من چی کار داشتم حرف بزنم.
رها: خیلی خب بابا نمیخواد دعوا کنین. دانابات صدای دلارا و اهورا و مهرانا رو پخش کن بشنویم.
دلارا: سلام دنا و رها من دلارا خوشنودی هستم ۶ ساله از شیراز من پادکست چی کجا چرا رو گوش دادم همون قسمتی که زمین چجوری به وجود اومده من همین الان گوش دادم و شنیدم پرسیده بودین که چی کار میکنین که زمین نجات پیدا کنه من یکی از کارهایی که میکنم اینه که آشغالها رو میریزیم دور و همه جا رو تمیز میکنم که زمین کثیف نباشه.
اهورا:سلام دنا و رها من اهورا هستم ۶ سالمه شیراز زندگی میکنم تو پادکست زمین از کجا می یاد گفته بودین چی کار کنیم که از خونهمون مراقبت کنیم من یکیاش رو میگم اینکه اصلا هر جایی آشغال نریزیم.
مهرانا: سلام دنا و رها من مهرانا بامدادم از شیراز ما یه کمکی که به زمین میکنیم اینه که وقتی میریم بیرون زبالهها رو جمع میکنیم. خدافظ.
دانابات: نوبت تیم دناپیه. کی مییاد.
آقای پی: این دفعه من مییام. نشونم بده کلمه چیه؟
دانابات: از روی مونیتور من بخون.
آقای پی: مممم آهان آهان فهمیدم برو که بریم.
دانابات: با شمارش من یک دقیقهی شما شروع میشه.
آقای پی: یه چیزی که سوارش میشیم میریم این طرف و اون طرف.
دنا: اتوبوس.
آقای پی: نه نه. وسیلهی نقلیهی عمومی نیست خصوصیه.
دنا: آهان یعنی ماشین سواری.
آقای پی: یه مدل خاص که توش بنزین نمیریزن. موتورش هم دود نمیکنه. اگزوز هم یعنی همونجایی که دود میاد ازش بیرون اون رو نداره.
دنا: آهان آهان فهمیدم ماشین برقی.
آقای پی: درست گفتی. هیپیپ هورا هیپیپ هورا.
دانابات: حالا صدای صدرا رو گوش بدیم.
صدرا: سلام من صدرا مهرنوش هستم. من میگم ماشین برقی استفاده کنیم هم آشغال نندازیم تو آب هم لیوان یکبار مصرف نکنیم. هم ماشین بنزینی استفاده نکنیم. این برای این بود که زمین رو حفظ کنیم.
دنا: بله بچهها اگر از ماشینهایی استفاده کنیم که کمتر زمین رو آلوده کنه خیلی خوب میشه. لیوان یه بار مصرف هم مثل کیسهی پلاستی میتونه طبیعت رو آلوده کنه.
دانابات: نوبت تیم رهازبیه. کی مییاد.
ویزبی: من مییام من مییام.
دانابات: خب از روی مونیتور من جواب رو بخون.
ویزبی: آهان آهان. فهمیدم. من آمادهام.
دانابات: با شمارش من یک دقیقهی تو شروع میشه.
{تایمر}
ویزبی: یه وسیلهی نقلیه خصوصی که بازی باهاش خیلی حال میده. باید بشینیم روش پا بزنیم.
رها: پا بزنیم یعنی چی؟
ویزبی: بابا جای پا داره بهش میگن رکاب میشینی روی زینش با پا روی رکاب فشار میدی و حرکت میکنه.
رها: آهان آهان فهمیدم فهمیدم دوچرخه؟
ویزبی: آفرین درست گفتی. یه لوپ و دو لوپ و دولوپ و نیم ما بردیم ما بردیم.
آقای پی: هنوز که نبردین تازه امتیازهاتون کمتره.
ویزبی: بازی هنوز ادامه داره.
رها: خب دانابات صدای بچههایی که گفتن دوچرخه رو پخش کن.
رایان:سلام دنا و رها من رایان احمدی پور من اومدم بهتون بگم که برای اینکه زمین باقی بمونه و خیلی گرم نشه باید بیشتر با دوچرخه بیرون بریم با ماشین بیرون نریم و اگر خیلی عجله داریم بهتره با اتوبوس بریم. من رایان احمدی پور هستم یازده ساله از بندرعباس.
سروین انصافی: سلام باید از ماشین استفاده نکنیم مثلا با دوچرخه بریم مدرسه.
رایان: سلام دنا و رها من رایان تلیکانی هستم از تهران میخواستم بگم که برای اینکه از زمین محافظت کنم آشغال نمیاندازم و دوچرخه استفاده میکنم و با طبیعت مهربان هستم. خدافظ.
دانابات: به این ترتیب از این مرحله تیم دناپی دو امتیاز و تیم رهازبی یک امتیاز مییاره.
ویزبی: چی؟ تموم شد؟ مگه قرار نبود ادامه پیدا کنه.
دانابات: نه صداهای بچهها تموم شد. وقت هم تمام شده.
ویزبی: ای بابا. ما با ناداوری باختیم.
آقای پی: هیپیپ هورا هیپیپ هورا.
رها: ایرادی نداره ستوان ویزبی. در عوض کلی ایدهی باحال و خوب از بچهها شنیدیم که گفته بودن چطوری از زمین مراقبت میکنند.
دنا: آقای پی ستوان ویزبی بیاین امروز شما اسم بچههایی که برای ما صدا فرستادن رو بخونید.
{اسم بچهها}
رها: بچهها ممنونیم که برای ما صداهاتون رو میفرستید. ما ایدهی پادکستهامون رو از شما میگیریم.
دنا: شما همیشه هم میتونین برای ما صدا بفرستین. کافیه برید به سایت داروگ یعنی داروگ کیدز دات کام.
آقای پی: داروگ هم با دبلیوه. در ضمن اگر دوست داشتید پادکستهای لوچیستان و سیارهی کلمپه رو هم گوش بدید.
ویزبی: معلومه که بچهها دوست دارن. تا قسمت بعد…
دنا و رها : مراقب زمین و سوالاتون باشید.