در این قسمت از چی؟ کجا؟ چرا؟ با پوریا ناظمی خبرنگار علم صحبت میکنیم و به این سوالها جواب میدیم:
آیا خورشید میترکه و تبدیل به سیاهچاله می شه؟
نیروی جاذبه چیه؟
چرا وقتی ماه تو آسمونه آب دریا بالاتر میاد؟
نیروی گریز از مرکز چیه؟
خبرنگار علم کیه؟
آخر مرحلهی ستارهها چیه؟
چه ستارههایی تبدیل به سیاهچاله میشن؟
خورشید تبدیل به چی میشه؟
چه زمانی قراره خورشید تبدیل به سحابی سیارهنما بشه؟
اولین انسانها چند سال پیش روی زمین اومدن؟
موادی که توی بدن ماست قبلا چی بودن؟
چرا نور خورشید از همه بیشتره؟
رها: روزی روزگاری در خیلی خیلی سال بعد توی یک سفینه فضایی:
فضانورد: گزارش شمارهی یک میلیون و هشتصد و نود سه هزار پونصد و پنجاه و یک. من کاپیتان آذر تا دقایقی دیگه در سطح سیارهی ناشناخته فرود میآیم. ما این سیاره رو در فاصله ۲ و نیم میلیون سال نوری با زمین در کهکشان آندرومدا یا زن برزنجیر پیدا کریم و احتمال اینکه بتونیم در اون آب یا حتی موجود زنده پیدا کنیم خیلی زیاده. هی دانابات آی ایکس ۵۰۰ هزار شماره معکوس برای فرود سفینه رو آغاز کن.
دانابات آی ایکس ۵۰۰ هزار: ۱۰ – ۹ – ۸ – ۷…..۱
دانابات: شما لباس فضانوردیتون رو بپوشید من درو باز میکنم.
{صدای پوشیدن لباس}
فضانورد: دانابات صدام رو از بی سیم میشنوی.
دانابات: بله
{صدای پیاده شدن از فضا پیما}
دانابات: کاپیتان در بازه میتونین برین.
فضانورد: به نظر که کسی اینجا نیست. پس من اسم این سیاره رو میذارم م م م م
{صداهای عجیب و غریب}
فضانورد: دانابات ساکت باش دارم فکر میکنم این سیارهی خالی رو چی صدا کنم.
دانابات: من نبودم کاپیتان. این صدای کلمپهایهاست.
فضانورد: کلمپه؟ کلمپه چیه دیگه؟
دانابات: ساکنان این سیاره خودشون رو کلمپه صدا میکنن. پشت خودتون رو نگاه کنین.
{صدای قدم پا}
فضانورد با ترس: واهاااای اینا کیان دیگه. الان نریزن ما رو بگیرن. بیا برگردیم.
{صدای کلمپهایها}
دانابات: نترسین کاپیتان آذر. دارن شما رو بررسی میکنن. لبخند بزن.
فضانورد: تو از کجا میدونی؟
دانابات: قبل از فرود خودم رو آپ گرید کردم. الآن آی ایکس ۵۰۰ هزار و یک ام. با امکان تشخیص زبانهای ناشناخته.
{صدای کلمپهایها}
فضا نورد: الآن دقیقا چی شد؟
دانابات: کاپیتان. یه پات رو ببر بالا.
فضانورد:چرا؟
دانابات: نشانهی دوستیه به زبان کلمپهای.
فضانورد: باشه. آها اینم پام.
{صدای کلمپهایها}
دانابات: حالا سوت بزن
{صدای سوت}
{صدای کلمپهایها}
دانابات: حالا با کمک دستات و دهنت صداهای قورباغه در بیار.
{صدای غورباقه}
{صدای کلمپهایها}
دانابات: حالا این چیزی که من میگم رو۳ بار تکرار کنین: چقل بقو. بقل چقو. این یعنی من دوست هستم دشمن یا غذا نیستم.
فضانورد: چقل بقو. بقل چقو. چقل بقو. بقل چقو. چبل بقو بچل چقو.
{صدای کلمپهایها}
دانابات: کاپیتان آذر اشتباه گفتی. الآن کلمپهای ها فکر میکنن شما خوردنی هستی.
فضانورد: خب حالا چی کار کنم.
دانابات: لطفا ۱۸۰ درجه بچرخید و با سرعت به سمت فضاپیما برگردید. شما فقط ۱۰ ثانیه وقت دارید خودتون رو به فضا پیما برسونید.
فضانورد: ۱۰ ثانیه؟! وایی
دانابات: ۱۰- ۹ – ……
{صدای در فضاپیما}
فضانورد: دانابات در رو ببند بزن بریم.
{موسیقی}
دنا: سلام من دنا هستم.
رها: من هم رها هستم و سلام
دنا و رها با هم: شما دارین به پادکست چی؟ کچا؟ چرا؟ گوش میکنین.
{موسیقی}
رها: این قصهی این بار شبیه این داستانهای تخیلی نبود؟! داستانی با حضور دانابات.
دنا: آره شبیه همین فیلمها بود ولی واقعا ممکنه یه روزی در آینده آدما بتونن به سیارههای دیگه سفر کنن و شاید هم بتونن توی سیارهها یا کهشکشانهای دیگه موجود زنده پیدا کنن.
رها: دانابات ما آی ایکس شیشه. کو تا برسه به آی ایکس ۵۰۰ هزار و یک.
{افکت سوال}
رها: بیا باز اسمش رو آوردیم برامون سوال آورد. بابا دانابات ما هنوز سوال ارسلان رو جواب ندادیم.
دانابات: هر دو سوال رو جواب بدین. این شما و این سوال باحال این برنامه:.
نیکان: چرا خورشید میترکه تبدیل می شه به سیاه چاله و همهمون رو میکشه توش و ما باید چی کار کنیم ؟
{آهنگ}
رها:خب ما در قسمت قبل با خورشید صحبت کردیم و فهمیدیم که خورشید مرکز منظورمه شمسیه و همهی سیارهها از جمله زمین دور خورشید میچرخن.
دنا: به جز این فهمیدیم که سیارهها نه با هم برخورد میکنن و نه با خورشید. همیشه با یه فاصلهی مشخصی دور خورشید میچرخن. ما میخواستیم ببینیم چرا اینطوریه. قرار شد رها دربارهی نیروی جاذبه پژوهش کنه من هم درباره نیروی گریز از مرکز.
رها: خب. من کلی مقاله خوندم و فیلم علمی دیدم و با معلم علوممون هم حرف زدم. نیروی جاذبه یا گرانش نیروییه که ارتباط مستقیم با میزان جرم هر چیزی داره. جرم یا mass همون ماده تشکیل دهنده هر جسمی داره. هر چقدر جرم یه چیز بیشتر باشه اون چیز جاذبهی بیشتری داره. این همون نیروییه که وقتی روی زمین هستیم، باعث میشه هر چیزی رو ول کنیم بیفته روی زمین. چون جرم زمین خیلی خیلی زیاده نیروی جاذبهاش هم زیاده. اما این فقط مخصوص زمین نیست. مثلا ماه هم جاذبه داره. بچههایی که کنار دریا زندگی میکنن میتونن ببین شبهایی که ماه نزدیک زمینه جزر و مد یا tides باعث میشه که آب دریا بیاد بالاتر و توی ساحل بیاد جلو. این همون جاذبهی ماهه که داره روی زمین تاثیر میذاره و آب رو میکشه سمت خودش. خورشید هم چون خیلی خیلی بزرگتر از زمین و سیارههای دیگه است جاذبهی خیلی خیلی زیادی داره و باعث میشه که زمین و همهی سیارههای دیگهی منظورمه شمسی تو مسیر خودشون بمونن و به سمت بیرون منظومه حرکت نکنن. حالا با این همه نیروی جاذبه خورشید پس چرا زمین به سمت خورشید حرکت نمیکنه؟ نوبت دنا است.
دنا: بله. این به خاطر نیروی گریز از مرکزه. نیروی گریز از مرکز یا Centrifugal force نیروییه که وقتی یه چیزی میچرخه ایجاد میشه. مثلا فکر کنین یه توپ رو به یه طناب بستیم و داریم همینجوری میچرخونیم. می بینیم توپ تا وقتی همینجوری داره میچرخه نمیافته. می تونین خودتون امتحان کنین. این به خاطر نیروی گریز از مرکزه. حالا زمین و سیارههای دیگه هم دارن با سرعت دور خورشید میچرخن و این یه نیروی گریز از مرکز خیلی خیلی زیاد تولید میکنه که زمین و سیارهها رو به سمت مخالف خورشید هل میده.
رها:پس نیروی جاذبه زمین و نیروی گریز از مرکز سیارهها باعث میشه که سیارهها همیشه روی یه مسیر مشخص دور خورشید بچرخن و از مسیر خارج نشن. جالبه نه؟
{موسیقی کشف سوال}
دنا: خب ما تونستیم جواب سوال ارسلان رو بدیم مونده سوال نیکان.
رها: جواب نیکان رو از کجا بیاریم حالا؟
صاد: اهم من میتونم کمک کنم؟
دنا: چطوری؟ تو جواب رو میدونی؟
صاد: نه من نمیدونم. ولی یکی رو میشناسم که اون میدونه. میتونیم زنگ بزنیم از اون بپرسیم. ولی قبلش باید سوال یهویی رایان رو بشنویم:
رایان: چرا خورشید بیشترین نور رو داره؟
رها: صاد من جواب رایان رو میدونم چرا برای اینکه…
صاد: وایسا وایسا. آخر برنامه جواب رایان رو میدیم. الآن من شمارهی دوستم رو میگیرم شما سوال نیکان رو ازش بپرسید. دوست من اسمش پوریا ناظمیه. خبرنگار علمه.
دنا: خبرنگار علم. رها تو میدونی خبرنگار علم کارش چیه؟
دنا: نه بذار زنگ بزنیم از خودش میپرسیم.
{صدای گرفتن شماره و بوغ و برداشتن گوشی}
دنا و رها با هم: سلام پوریا.
پوریا: سلام بچهها
دنا: میشه اول به ما بگی که خبرنگار علم کیه و کارش چیه؟
پوریا ناظمی: خبرنگار یا روزنامه نگار یا ژورنالیست علم کسیه که سعی میکنه برای شما داستانهایی رو پیدا کنه که موضوعش موضوع علمه. اون چیزی که در دنیای طبیعت اتفاق میفته مثل فیزیک، شیمی، ستارهشناسی، ریاضیات و اونها رو به یه زبونی که در واقع زبون تخصصی نیست و فقط دانشمندا با اون زبون حرف نمیزنن و زبونیه که من و شما هم با هم حرف میزنیم به اون زبون ترجمه کنه و براتون تعریف کنه. در واقع کار ما قصهگوییه مثل کسی که شب قصهی شب رو تعریف میکنه با این تفاوت که قصهی ما کارهاییه که دانشمندا انجام میدن و تحقیقاتی که میکنند. تمام اون چیزی که زیر مجموعهی علمه.
رها: ممنون پوریا. حالا میشه جواب سوال نیکان رو بدی. نیکان پرسیده بود چرا خورشید میترکه و تبدیل میشه به سیاهچاله و ما رو میکشه توی خودش؟
پوریا: قبل از اینکه به سوال نیکان جواب بدیم شاید بد نباشه یه ذره برگردیم به عقبتر و ببینیم همهی ستارههایی که ما تو آسمون میبینیم همه یه مدلان؟ ستارهها مثل آدمهایی که رو زمین هستن وحالا یکی یه ذره لاغرتره یکی یه ذره چاقتره یکی جوون ترهی یکی سنش بیشتره متفاوتاند با همدیگه. ما یه سری ستاره داریم که خیلی تپل مپلان یا به زبان علمی بهش میگن ستارههای پر جرم. به اصطلاح سنگینترن. هرچقدر یه ستاره پرجرمتر باشه عمرش یعنی از مرحلهای که به دنیا میاد تا آخرین مرحله کوتاهتره. برعکس هرچقدر ریزه میزه باشه مدت زمان زندگیش بیشتر میشه. خورشید ما یه چیزی اون وسطاست. بنابر این نه اونقدر غولپیکره و نه اونقدر ریزه میزه است. حالا اینکه جرمشون چقدر باشه تاثیر میذاره تو این که آخرین مرحلهی زندگیشون چی باشه. همهی ستارهها سیاهچاله نمیشن. مثلا ستارهای مثل خورشید ما که خیلی از ستارههای آسمون شبیهشن بعد از اینکه اون جایی که در مرکزشون داره انرژی تولید میکنه مثلا فرض کنید مثل کورهای که یا مثلا اون چیزی که در شوفاژ شما وجود داره در سیستم گرمایش شما وجود داره و گرما تولید میکنه. بعد از اینکه کم کم شروع میکنه به خاموش شدن یه مسیری رو شروع میکنه که در نهایت اولش شروع میکنه به پف کردن. مثل یه بادکنی که شما دارین شروع میکنه به باد کردن و پف کردن چقدر باد میکنه؟ توی اوجش ممکنه تا سیارهی عطارد که اولین سیاره است ببلعه زهره رو هم ببلعه و تا نزدیکها زمین برسه. اینقدر تپل میشه. بعد از اینکه این اتفاق افتاد. به آخرهای این مرحله که رسید یه سری لایههای ابرمانند گاز مانندی که بیرونشه اینا شروع میکنند در فضا پراکنده شدن. یه حلقهی عظیمی در اطراف اون چیزی که در مرکز میمونه باقی میذارن. به این میگن سحابی سیاره نما. اگر دوست داشته باشین یه نفر رو بشناسین که به آسمان شب آشنا باشه با یه دوربین دوچشمی متوسط یا یه تلسکوپ کوچیک توی آسمون میتونیم چندتایی از اینها رو ببینیم. بهشون میگن سحابیهای سیارهنما چون شبیه سیاره دیده میشن و خیلی ساختارهای قشنگی دارن. ستارهی ما اینجوری تموم میشه.
دنا: این اتفاق کی میفته. یعنی ما باید نگران باشیم که یه روز خورشید اینجوری بشه؟
پوریا: اصلا نگران نباشید. اصلا به ما کاری ندارد.خورشید ما الآن چهار و نیم میلیارد سال سنشه یعنی از زمانی که به دنیا اومده تا الآن. میان سال حساب میشه . و همین حدود دیگه تا اخر عمرش مونده. یعنی چهارنیم میلیارد یا پنج میلیارد سال دیگه مونده داره بنابر نگران نباشید. اگر اون زمان برسه و آدمها هنوز وجود داشته باشن احتمالا یه راهی پیدا میکنند که بریم یه منظومهی دیگه یا تو فضا سفر کنیم و از دست خورشید در بریم.
رها:اوووووه چهار میلیارد و پونصد میلیون سال؟! چقدر طولانی. بچهها میدونین اولین اولین اولین انسانهایی که روی زمین اومدند چند سال پیش اومدن؟
دنا: من میدونم من میدونم. دانشمندا میگن حدود ۲ میلیون و هشتصدهزار سال پیش اولین انسانها روی زمین به وجود اومدن. چهارمیلیارد و پونصد میلیون سال پیش یعنی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی بیشتر از این. پوریا بقیه ستارهها هم مثل ستارهی ما میشن؟
پوریا: بقیه ستارهها اینجوری نیستن. مثلا یه ستاره اگه جرمش خیلی خیلی زیاد باشه ممکنه تو مرحلهی آخر انقدر اتفاقات عجیب و غریب توش بیفته که یهو از درون منفجر بشه فرض کنین مثل یه کورهای یا دیگ زودپزی که در مرحلهی آخر نمیتونه تحمل کنه و منفجر میشه و تکههاش پراکنده میشن. بعضی از اونها اون چیزی که ازشون باقی میمونه اینقدر سنگینه اینقدر سنگینه که شروع میکنه همه چیز رو جمع کردن دور خودش. اونها تبدیل به سیاهچاله میشن. همهی سیاهچالهها هم مثل جاروبرقی نیستند که بیان همه چیز رو ببلعن و بخورن و برن بعضی از اونها کوچولوان آرومن کاری ندارن بعضیهاشون که اونا دیگه ستارهای نیستن مثلا فرض کن اگه راه کهکشان رو دیده باشین تو آسمون در مرکز راه کهکشان یه سیاهچالهی غولپیکر هست. اونها چیزهایی هستند که یه ذره زیادی شبیه جاروبرقی هستند. اما یه نکتهی خیلی جذاب وجود داره که هیچ ستارهای عملا به معنای کامل نمیمیره. هر ستارهای که میمیره یعنی اونجوری ابرهاش پراکنده میشه یا منفجر میشه که بهش میگیم ابرنواختر که ترجمهی سوپر نوا است یا نو اختر که ترجمه نوا است. اون موادی که از دلش ساخته شده توی فضا میرن بعد از مدتهای طولانی اینها دوباره جمع میشن و یک ستاره رو دوباره به وجود میارن یا یه سیاره رو به وجود میارن و شاید روی اون سیاره حیات به وجود بیاد. همون موادی که تو دل ستاره به وجود اومدن و با مرگ ستاره پراکنده شدن میان تو بدن ما. به دست و بدنتون نگاه کنین. تک تک سلولهای بدن شما تک تک این مثلا ناخنتون که گاز میگیرین یا چیزهای دیگه، چیزهایی که تشکیلش دادن یه زمانی تو دل یه ستارهای بودن. بنابراین وقتی میگم شما ستارهاین تعارف نمیکنم شما واقعا ستارهاین.
دنا و رها با هم: وای چه باحال.
دنا: یعنی من و رها و همهی بچهها یه موقعی ستاره بودیم؟ یعنی زمین و موجودات زنده روش یه روزی ستاره بودن؟
پوریا: حتما حتما تک تک موادش حتما یه زمانی تو دل یه ستارهای بودن.
رها: خیلی باحال بود. من که خیلی خوشم اومد. ممنون پوریا که جواب نیکان رو دادی و کلی چیز جدید هم یاد ما دادی.
دنا: ممنون پوریا. خدافظ.
پوریا:مرسی بچه ها موفق باشید.
{صدای موسیقی}
رها: کار پوریا خیلی جالب بود. من که خیلی خوشم اومد.
دنا: آره منم خوشم اومد. میگم این دفعه که با بابا و مامان رفتیم سفر اون دوربینمون رو هم ببریم شاید بتونیم یه سحابی سیارهنما پیدا کنیم. خیلی باحال میشه. رها نمیخوای جواب رایان رو بدی که پرسیده بود چرا نور خورشید از همه بیشتره؟
رها: چرا ولی اول بیا از بچههایی که برامون سوالها و کشفهاشون رو فرستادن تشکر کنیم.
دنا: بچهها ممنونیم که برامون سوالها و کشفهاتون رو فرستادین:
سیاوش | تهران |
شباهنگ | تهران |
کارن | شیراز |
النا | واترلو کانادا |
بردیا | البرز |
آرشیدا | اصفهان |
رادمهر | نامعلوم |
صبا | نامعلوم |
میراث | سمنان |
کیانا | |
هیلدا | بندرگناوه |
السا | تبریز |
آرنیکا | تهران |
مانیار | تهران |
فریان | تهران |
رایان | تهران |
نیکا | تهران |
هامون | تهران |
امیرحسین | مشهد |
نیکا | یزد |
رهام | ساری |
دنیز | ملبورن |
آرمینا | اصفهان |
حامی |
روشا از تهران
سبحان از تهران
سوفیا از شیراز
آیهان از سنندج
رها: خب رایان. خورشید یه ستاره است. الآن دیگه میدونیم که نه خیلی بزرگه نه خیلی کوچیک. ستارهها هرچی بزرگتر باشن نورشون بیشتره. مثلا کوتولههای نارنجی از خورشید نورشون کمتره ولی کوتولههای سفید یا آبی نورشون بیشتره. پس خورشید بیشترین نور رو نداره. اما برای مایی که روی زمین زندگی میکنیم خورشید بیشترین نور رو داره چون که از همهی ستارههای دیگه به ما نزدیکتره. یعنی به خاطر فاصلهی کمترش با ما ما میزان نور بیشتری از اون رو دریافت میکنیم. جالبه نه.
دنا: خیلی جالبه. امروز خیلی سوالهای جالبی داشتیم. ولی دیگه باید بریم.
رها: پس تا قسمت بعدی.
دنا و رها با هم: مراقب سوالهاتون باشید.