دنا: سلام من دنا هستم
رها: من هم رها هستم و سلام
دنا و رها با هم: شما دارین به پادکست چی؟کجا؟چرا؟ گوش میکنین.
{موسیقی}
آقای پی: سلام من آقای پی هستم.
ویزبی: من هم ستوان ویزبی هم و سلام.
آقای پی و ویزبی: شما دارین به یک سوالبازی گوش میکنین.
{موسیقی}
ویزبی: خب بیاین تیم بکشیم. تیم بکشیم.
آقای پی: یعنی چی؟ میخواین یه نقاشی از تیم بکشین؟ کدوم تیم؟
رها: نه آقای پی، تیم کشیدن یعنی اینکه بیاین ببینیم کی با کی یه تیم بشه کی با اون یکی تیم بشه. یعنی همتیمیمون رو انتخاب کنیم.
آقای پی: آهان آهان.
دنا: ستوان من فکر میکردم ترکیب تیمها همیشه دناپی و رهازبیه.
ویزبی: نه کی گفته؟ شاید یه بار من بخوام با آقای پی تیم بشم. شاید بخوام با تو تیم بشم.
رها: خیلی خب باشه. من میگم تو و آقای پی تیم بکشین.
ویزبی: باشه باشه من اول میکشم.
آقای پی: چرا تو اول بکشی من میکشم.
ویزبی: نخیر نخیر من اول میکشم.
دنا: ستوان ویزبی آقای پی بیاین گردو شکستم کنین ببینین کی اول بکشه.
آقای پی: من گردو نمیخوام. مگس میخوام.
ویزبی: بابا گردو شکستم یه بازیه. اینجوری معلوم میشه کی باید اول همتیمیاش رو انتخاب کنه
رها: بله آقای پی. گردو شکستم اینجوریه که تو و ستوان ویزبی توی یه فاصلهای از هم میایستین. بعد نوبتی به طرف هم قدم بر میدارین.
دنا: توی هر نوبت یه قدم بیشتر نمیشه بردارین. بعدم یکیتون سر هر قدم میگه گردو، اون یکی میگه شکستم. گردو شکستم گردو شکستم.
رها: اینجوری قدم به قدم به هم نزدیک میشین. تا یکی بتونه یه قدمی برداره که برسه به پای اون یکی. اونی که بتونه پاشو زودتر بگذاره روی پای اون یکی میشه نفر اولی که تیم رو انتخاب میکنه.
آقای پی: آهان آهان. فهمیدم. خب من اینجا میایستم.
ویزبی: منم اینجا میایستم.
آقای پی: گردو.
ویزبی: شکستم.
آقای پی گردو.
ویزبی: شکستم.
آقای پی گردو.
ویزبی: شکستم.
آقای پی گردو.
ویزبی: زدم پاتو شکستم.
آقای پی: ا قبول نیست این ویزبی قدم آخرش رو بلند برداشت.
دنا: آقای پی بازی اینجوریه دیگه. تو باید از قبل حدس بزنی که پای طرف مقابل میرسه یا نه.
ویزبی: خب من اول تیم میکشم.
آقای پی: باشه بابا. تو انتخاب کن.
ویزبی: خب من رها رو انتخاب میکنم.
رها با خنده: ستوان ویزبی این همه گفتی تیم بکشیم گردو شکستم بازی کنیم بازم که همون تیم قبلی شد.
آقای پی: آخجون من باز با دنام.
ویزبی: چه ربطی داره. قانون بازی باید رعایت بشه.
دنا: من که از ترکیب تیم راضیام. خب دانابات بریم به مرحلهی اول بازی، یعنی سوالهای فشنگی.
{موسیقی}
دانابات: به مرحلهی سوالهای فشنگی خوش اومدید. از تیم دناپی شروع میکنم. چه کسی میایسته.
دنا: من باید بایستم چون آقای پی اگه روی یه دست پاش بایسته میخوره زمین.
آقای پی: دانابات دانابات من اگه روی یه پا با کمک دمم بایستم قبوله.
رها: هان؟ روی یه پا و دم؟ یعنی چجوری؟
آقای پی: اینجوری.
دنا: آقای پی مراقب باش نخوری زمین. بچهها آقای پی با یه پا به کمک دمش روی میز استودیو وایساده.
دانابات: اگه اینجوری بایستی قبوله.
آقای پی: خب پس من میایستم.
دنا: باشه باشه. ولی اول یه دقیقه برگرد به حالت قبلیات. الان خسته شدی. نفس بگیر بعد مسابقه رو شروع میکنیم.
آقای پی: آخیش.
{موسیقی}
دانابات: برای سوالهای فشنگی آماده باشید. آقای پی با شمارش من دستهات و یک پات رو بالا بگیر.
آقای پی: من آمادهام من آمادهام.
دانابات: یک دو سه.
دنا: دانابات زودباش اولین سوال.
سلام من دلارا خشنودی هستم از شیراز. من میخوام بدونم پنبه از کجا اومده؟
دنا: اتفاقا تازگی یک چیزی دربارهش خوندم پنبه از گیاه پنبه درست میشه. کشاورزها دانههای پنبه رو میکارن و گیاه پنبه سبز میشه. بعد از چند وقت این گیاه گل میده و اون گل بعد از مدتی تبدیل میشه به غوزهی پنبه. غوزه یه پوسته داره که توش همین پنبهها هست. کشاورزها اون غوزه رو میچینند و میفرستن به کارخونهی پنبه و توی کارخونه الیاف پنبه از غوزه جدا میشه پاک میشه و بستهبندی میشه. دانابات سوال بعدی.
دانابات: جواب درست بود.
سلام من یاسمین امیننژاد هستم. ۷ ساله از تهران اکسیژن با چی درست شده؟
دنا: مولکول اکسیژن از دو اتم اکسیژن درست شده.
دانابات: جواب ناقصه.
آقای پی: آخ آخ دارم میافتم دنا زود باش.
دنا: آهان آهان. در طبیعت گیاهها با عمل فتوسنتز اکسیژن تولید میکنند. همینطور توی دریاها فیتوپلانکتونها اکسیژن درست میکنند .
دانابات: جواب کامل شد.
رادمان: سلام دنا و رها من رادمان هستم سوالم این بود که اولین شهری که درست شد چی بود؟
دنا: ا ا ما یه قسمت دربارهی اولین شهر درست کرده بودیم.
آقای پی: بدو دنا بدو.
دنا: اولین شهری که درست شد معلوم نیست چه شهری بوده ولی قدیمیترین شهری که کشف کردن چیز بود، اریحا، اریحا تو فلسطین بود.
{صدای افتادن}
آقای پی: آخ آخ افتادم.
دانابات: جواب ناقص بود.
آقای پی: چی؟ ناقص بود.
دنا: خب دانابات جواب کاملش چی بود.
دانابات: الآن میگم ولی اول بیاین صدای ثنا رو هم بشنویم که همین سوال رو پرسیده
ثنا: سلام دنا و رها اسم من ثناست از شیراز سوالم اینه که اولین شهر کدوم شهر بوده؟
دانابات: و اما جواب کامل اینه که اریحا یکی از قدیمیترین سکونتگاههای بشریه که هنوز هم ساکن داره. ولی قدیمیترین شهر کشف شده توسط باستانشناسها شهر چاتال هویوک در ترکیهی امروزیه که الآن دیگه کسی اونجا زندگی نمیکنه.
دنا: رها تو یادته اسم اون قسمتهایی که دربارهی قدیمیترین شهرهای جهان حرف زدیم چی بود؟
رها: بله. سه قسمت پشت سر هم بود. کدوم شهر اول درست شد؟ اولین اسم تو دنیا چی بود؟ و چرا روز ۲۴ ساعته. این سه قسمت رو همون اولها که پادکست چی؟کجا؟چرا؟ رو شروع کردیم درست کردیم.
دنا: آره یادش بخیر. کلی وقت گذشته از اون موقع تا حالا.
دانابات: حالا نوبت تیم رهازبیه. کی میایسته؟
ویزبی: من وای میایستم.
آقای پی: تقلقل نکنیا.
ویزبی: تقلقل نه تقلب آقای پی. بعدم من بالم رو با کش پشتم بستم که به صورت ناخودآگاه هم نتونم بال بزنم. ایناهاش.
رها: ستوان ویزبی چقدر سفت بستی. بالت درد نگیره.
ویزبی: نه نگران نباش. من تکاورما. خب دانابات یک دو سه بگو شروع کن.
دانابات:
ویانا: سلام دنا و رها من ویانا سلیمانی هستم ۶ ساله از تهران. چرا وقتی کانادا صبحه تهران شبیه چرا وقتی تهران شبه کانادا صبحه.
رها:سلام ویانا. برای اینکه زمین گرده و داره میچرخه. در هر لحظه فقط یه طرف زمین به سمت نور خورشیده و اونجا روزه و اون طرف دیگهاش نور خورشید بهش نمیرسه و شبه. تهران و کانادا در دو طرف مختلف زمین هستند. برای همین هر موقع که توی یکیشون روز باشه اون یکی شبه. دانابات بعدی.
دانابات: جواب کامل بود.
باران: سلام اسم من بارانه و سوال من اینه که چرا بعضی شبها شهاببارانه.
رها: «شهابباران» یعنی وقتی تعداد زیادی شهاب پشت سر هم توی آسمون دیده میشن. این اتفاق وقتی میافته که زمین، موقع چرخیدنش دور خورشید، از میان ذرههای خیلی ریزِ غبار و سنگ رد میشه. این ذرهها با سرعت زیاد وارد هوای زمین میشن، با هوا برخورد میکنن و داغ میشن و میسوزن. نوری که از سوختنشون درست میشه همون خطهای نورانیه که ما بهش میگیم شهاب. وقتی این اتفاق زیاد و پشت سر هم بیفته، ما توی آسمون شهابباران میبینیم که بهش بارش شهابی هم میگن.
ویزبی: بدو دانابات سوال بعدی دارم میافتم.
ملینا: سلام من ملینا هستم از وین. شتر چیه؟
رها: شتر یه حیوون پستاندار بزرگه که بیشتر در مناطق خشک و بیابانی زندگی میکنه. شتر پاهای بلند و پهنی داره که برای راه رفتن در شن خیلی خوب هستند. شترها یه چیزهایی پشتشون دارن که بهش میگن کوهان که توش چربی جمع میشه و منبع انرژی شتر توی سفرهای طولانیمدتیه که میره. بعضیهاشون یه کوهان دارن بعضیهاشون دوتا کوهان.
{صدای افتادن}
ویزبی: آخ آخ افتادم. جواب کامل بود دیگه.
دانابات: بله کامل بود. این مرحله تمام شد. از این مرحله تیم دناپی ۲ امتیاز و تیم رهازبی ۳ امتیاز مییاره.
ویزبی:آخجونمی جون. آخجونمی جون. ما امروز میبریم.
آقای پی: هنوز مشخص نیست. دو تا مرحله دیگه مونده.
دنا: آقای پی ستوان ویزبی بیاین به جای فکر کردن به برنده و بازنده به خود بازی فکر کنین و از خود بازی و چیزهایی که یاد میگیریم لذت ببرین.
رها: بله. دانابات بریم مرحلهی بعد.
{موسیقی}
دانابات: به مرحلهی دوم از سوالبازی یعنی مرحلهی ببین و بگو خوش اومدید. در این مرحله من یک کلمه رو به یکی از شرکتکنندگان نشون میدم و اون شرکت کننده یک دقیقه فرصت داره که بدون اشارهی مستقیم و با توضیح دادن برای همتیمیاش بگه که اون کلمه چیه. این قسمت دو امتیاز داره. از تیم رهازبی کی مییاد؟
ویزبی: من مییام من مییام. هی دانابات این دفعه هم مثل قسمتهای قبلی از قسمتهای قبلی چی؟کجا؟چرا؟ به ما کلمه میگی؟
دانابات: بله. جواب از قسمتهای قبلی پادکست چی؟کجا؟چرا؟ است. حالا آمادهای؟
ویزبی: معلومه که آمادهام. تیم قهرمان آماده است.
دانابات: بیا از روی صفحهی نمایش من بخون.
ویزبی: آهان آهان. فهمیدم.
دانابات: با شمارش من یک دقیقه زمان شما آغاز میشه.
ویزبی: رها آماده باش.
دانابات: یک دو سه.
ویزبی: یه چیزیه که آدمها درستش میکنن و کش مییاد.
رها: آهان آهان پلاستیک.
ویزبی: نه نه پلاستیک نیست. یه چیزیه که میخورنش.
رها: میخورنش بعد کش مییاد.
ویزبی: آره هم کش میاد، هم میشه بادش کرد. هم میشه جویدش ولی نباید قورتش داد. قورت بدیم ممکنه دلمون درد بگیره. مزههای مختلف داره.
دانابات: ده ثانیه زمان باقی مانده.
رها: آهان آهان فهمیدم. آدامسه. آدامس. ما یه قسمت درست کردیم اسمش بود ماجرای آدامس چیه.
ویزبی: آفرین آفرین. بزن قدش. امروز تیم رهازبی قدرتمند ظاهر میشه.
آقای پی: باشه بابا. حالا یه مرحله رو تونستین جواب بدین. هنوز تا آخر بازی خیلی مونده.
دنا: نگران نباش آقای پی ما هم میتونیم جواب رو پیدا کنیم.
دانابات: از تیم دناپی کی مییاد؟
آقای پی: من مییام. من مییام.
دانابات: بیا از روی صفحهی نمایش من بخون.
آقای پی: آهان آهان. خیلی آسونه دنا نگران نباش.
دنا: دانابات ما آمادهایم. بشمار.
دانابات: با شمارش من این مرحله شروع میشه. یک دو سه.
آقای پی: یه چیزیه که شیشهایه و ممکنه بشکنه.
دنا: طلسم ناداوانه.
آقای پی: نه نه اون که برای پادکست لوچیستانه. این توی پادکست چی کجا چرا بود. آهان اصلا اونجاست. اوناهاش روی سقف استودیو.
دنا: کو؟
آقای پی: اونجا اوناهاش. اون که نور میده. اون.
دنا: منظورت چراغه؟
آقای پی: بله بله جواب رو دادیم. هیپیپ. هورا هیپیپ هورا هیپیپ هورا.
ویزبی: ا قبول نیست. مگه قرار نبود اشاره مستقیم نکنیم؟
دنا: هان منظورت چیه؟ قرار بود کلمه رو نگه دیگه که نگفت.
ویزبی: ولی آخه اشاره مستقیم کرد. به جای اینکه توضیح بده.
رها: دانابات نظر تو به عنوان داور مسابقه چیه؟
دانابات: باید قوانین بازی رو بررسی کنم. کمی صبر کنید.
{افکت دانابات}
دانابات: اشاره به چراغ استودیو اشارهی مستقیم محسوب میشه و تیم دناپی از این مرحله امتیازی نمیگیره. بنابر این تا این مرحله تیم دناپی دو امتیاز و تیم رهازبی ۵ امتیاز به دست آورده است. بریم به مرحلهی بعد.
{موسیقی}
دانابات: به مرحلهی طلسم ناداوان خوش اومدید. در این مرحله جلوی هر تیم یک جعبه وجود داره که توسط ناداوان دیو طلسم شده و یک مسئلهی ریاضی روی آن هست. هر تیم یک دقیقه وقت داره که مسئلهی ریاضی رو حل کنه و دو امتیاز بگیره. بعد یک دقیقه وقت داره که به سوال داخل جعبه جواب بده. که اون هم ۳ امتیاز داره.
آقای پی: دنا باید هر دو مرحله رو امتیاز بگیریم وگرنه رهازبی میبره.
ویزبی: بله. البته این دفعه دیگه من حواسم رو جمع میکنم. ما امروز باید ببریم.
رها: من که خیلی هیجان دارم. من حتی اگه نبریم هم خوشحالم چون خیلی داره بهم خوش میگذره.
دانابات: خب با تیم دناپی شروع میکنیم. این جعبهی شما است. با شمارش من یک دقیقهی اول شما آغاز میشه.
دنا: ما آمادهایم دانابات. بشمار.
دانابات: یک دو سه.
{صدای تایمر}
دنا: خب روی جعبه نوشته که ۳۸ مگس جلوی پنجره پرواز میکردند. سه آفتابپرست هر کدام ۶ مگس شکار کردند. چند مگس همچنان جلو پنجره در حال پرواز هستند.
آقای پی: عجب آفتابپرستهای تنبلی من اگه بودم با هر بار شلیک زبونم ۱۰ تا مگس رو با هم میزدم.
دنا: ا آقای پی. این مثاله. مهم نیست که حساب کن. سه رو ضرب در ۶ کن.
آقای پی: آخه چرا؟
دنا: خب ۳ تا آفتابپرست هر کدوم ۶ تا مگس خوردن دیگه. باید ضرب کنیم ببنیم چندتا مگس خورده شده.
آقای پی: آهان Three times 6 is 18.
دنا: آره آره ۳ تا ۶ تا میشه ۱۸ تا. حالا باید ۱۸ رو از ۳۸ کم کنیم. میشه میشه.
آقای پی: میشه Twenty
دنا: آره آره میشه ۲۰ آفرین.
{صدای حل مسئله}
دانابات: جواب درست بود حالا سوال پخش میشه.
بارین: سلام من بارین هستم از شهر تهران ۶ سالمه فامیلیم هم قرصیه موج چجوری درست شده؟
آقای پی: دانابات قبول نیست. ما انواع و اقسام موج داریم. کدوم موج آب دریا موج مغناطیسی موج رادیویی چی؟
دانابات: بله درست میگی. شما در این مرحله موج دریا رو توضیح بدید. زمان شما از اول محاسبه میشه. یک دو سه.
دنا: خب آقای پی بیا جستجو کنیم. ببینیم موج چطوری درست میشه.
آقای پی: بیا من توی گوگل سرچ کردم.
{صدای تایپ}
دنا: نه این منبع معتبری نیست. بیا این خوبه این رو باز کن.
دانابات: ۲۰ ثانیه زمان باقی مانده است.
آقای پی: دنا بدو بدو. وقت داره تموم میشه.
دنا: آره فکر کنم این جواب درسته. موجهای دریا دو گونه هستند. موجهایی که منشاشون انرژی بادیه. بادی که به سطح آب میخوره انرژی خودش رو منتقل میکنه به آب و به شکل موج در مییاد و ما میبینیمش.
آقای پی: دومیش هم موجهایی که بر اثر زلزلههای کف دریا ایجاد میشه که بهش سونامی میگن. این موجها ممکنه خیلی شدید باشند چون انرژی یک زلزله خیلی زیاده و یکباره به آب دریا منتقل میشه و میتونه یک موج بزرگ ایجاد کنه.
{صدای تمام شدن وقت}
دانابات: جواب شما کامل بود. بنابر این شما از این مرحله امتیاز کامل یعنی ۵ امتیاز میگیرید.
آقای پی و دنا: هیپیپ هورا هیپیپ هورا هیپیپ هورا هیپیپ هورا.
ویزبی: خب نوبت ماست. جعبهی ما رو بده دانابات.
دانابات: این هم جعبهی شما. یک دقیقه زمان شما با شمارش من آغاز میشه یک دو سه.
{صدای تایمر}
رها: خب ستوان نوشته که ۵ تا زنبور در یک باغ گل مشغول خوردن شهد گل بودند. هر زنبور در هر بار پرواز شهد ۴ تا گل را میخورد. زنبورها در آن روز ۶ بار پرواز کردند. در مجموع زنبورها شهد چند گل را خوردند.
ویزبی: مگه میشه یه زنبور مگه چقدر شکم داره. سوالتون غلطه. من خودم هر دفعه شهد دو تا گل رو میخورم شکمم دیگه جا نداره باید برگردم به کندو.
رها: ستوان این مسئله ریاضیه. به قصهاش فکر نکن. بیا ریاضیاش رو حل کنیم.
ویزبی: آخ. نزدیک بود گول بخورما. حالا باید چی کار کنیم من ریاضیم خوب نیست مثل آقای پی.
رها: باید اول پنج رو در ۴ ضرب کنیم بعد ضرب در ۶ کنیم.
دانابات: ۲۰ ثانیه باقی مانده است.
ویزبی: ۵ ضرب در ۴ میشه ۲۵
رها: نه میشه ۲۰
ویزبی: آ ره آره. حالا ۲۵ رو ضرب در ۶ کنیم.
رها: ۲۵ نه دیگه ۲۰ رو ضرب در ۶ کنیم.
ویزبی: آهان آره راست میگی.
دانابات: وقت تمام شد.
ویزبی: ای بابا امتیاز این مرحله رو از دست دادیم.
دانابات: جواب میشه ۱۲۰ گل. حالا جعبه باز شد. با هم سوال رو میشنویم.
آوید: من آوید هستم برای من سواله که پنیر پیتزا انقدر کش مییاد؟
ویزبی: بیا ما هم از گوگل بپرسیم.
رها: بذار من تایپ کنم.
{صدای تایپ کردن}
رها: چقدر لینکهای بیخودی آورد. من که نمیخوام پنیر پیتزا بخرم.
ویزبی: یه فکری بزن تو هوش مصنوعی. از اون بپرس.
رها: فکر خوبیه. بذار بنویسم. چرا پنیر پیتزا کش میآید. خب نوشت که پنیر پیتزا مثل یک عالمه رشته موی ظریف و بلند توی هم پیچیده است. وقتی سرده، این رشتهها به هم چسبیدهاند و سفت هستند. اما وقتی پیتزا را در فر میگذاریم و داغ میشود، این رشتهها شل میشوند و از هم باز میشوند.
دانابات: ۲۰ ثانیه زمان باقی مانده است.
رها: آره آره اینم نوشته که این رشتهها مثل این است که یک عالمه کش پلاستیکی را به هم گره زده باشی. وقتی سرد است، نمیتوانی آنها را بکشی. اما وقتی گرم شوند، خیلی راحت کش میآیند و بلند میشوند.
پس راز کش آمدن پنیر پیتزا این است
دانابات: ده ثانیه.
ویزبی: بزن لینک معتبر برای این توضیح بده.
{صدای تایپ}
ویزبی: آهان این لینکهاش هم معتبره. آره همینه جواب.
دانابات: وقت تمام شد.
دانابات: جواب درسته.
ویزبی و رها: یه لوپ و دو لوپ و دولوپ و نیم ما بردیم ما بردیم.
دانابات: تیم رهازبی از این مرحله سه امتیاز میگیره. بنابر این در مجموع تیم دناپی ۷ امتیاز و تیم رهازبی ۸ امتیاز میگیره.
ویزبی: ما بردیم و ما بردیم چلوکبابو ما خوردیم.
آقای پی: نخیرم مرحلهی آخر که مهمترین مرحله و سختترین مرحله بود رو ما بردیم.
رها:ستوان ویزبی آقای پی. چرا انقدر جر و بحث میکنین. اینجوری که من از حرفهای شما فهمیدم هر دو تیم بردن دیگه.
دنا: بله یکی مجموع امتیاز رو برده یکی این مرحله رو برده. چطوره حالا که شما هر دو تون هستین اسم بچهها رو شما بگین.
آقای پی: باشه قبوله هر دو بردیم.
ویزبی: ولی ما بردیم.
رها: خب بالاخره اسم بچهها رو میخونین یا نه.
دنا: یکی رو تو بگو ویزبی یکی رو تو بگو آقای پی.
{اسم بچهها}
رها: بچهها ممنونیم که برای ما صداهاتون رو میفرستین. ما ایدهی پادکستهامون رو از شما میگیریم.
دنا: همیشه هم میتونین برای ما صدا بفرستین. کافیه برین به سایت داروگ یعنی داروگ کیدز دات کام.
ویزبی: داروگ هم با دبلیوه.
آقای پی: تا قسمت بعد.
دنا و رها: مراقب سوالاتون باشید.