در این قسمت چی؟ کجا؟ چرا؟ به این پرسشها پاسخ میدیم
وزن کل هوای دور زمین چقدره؟
مرز آسمان و فضا کجاست؟
تئودور کارمان کی بود؟
چرا آسمان در روز آبیه؟
چرا آسمان موقع غروب آفتاب قرمز و نارنجی میشه؟
برای چی مرز آسمان رو حساب کردن؟
هوا از چه گازهایی تشکیل شده؟
مولکولها چی هستند؟
مولکولهای هوا چی هستند؟
وزن هوایی که روی یک سانتیمتر از سطح زمین وارد میشه چقدره؟
وزن هوایی که روی هر آدم وارد میشه چقدره؟
تعادل هوایی چیه؟
متن پادکست
دنا: سلام من دنا هستم.
رها:اووووووه من هم رها هستم و سلام.
دنا: حالت خوبه؟
رها: آره آره خوبم حالا تعریف میکنم برات.
دنا: باشه. پس بریم.
رها و دنا با هم: شما دارین به پادکست «چی؟ کجا؟ چرا؟» گوش میدین.
{موسیقی}
دنا: خب میخوای بگی جریان چی بود و چرا نفست رو نگه داشته بودی؟
رها: داشتم خودم رو برای یه آزمایش علمی آماده میکردم. میخواستم ببینم وقتی یه عالمه هوا تو سینهام نگه میدارم وزنم بیشتر میشه یا نه.
دنا: این که آزمایش نمیخواد. هوا وزن داره و احتمالا یه ذره هم وزن تو بیشتر میشه ولی اگه میخوای با همون ترازوی تو خونه، خودت رو وزن کنی فکر نکنم آنقدر حساس باشه که بتونه اختلاف وزن رو نشون بده.
رها: یعنی وزن هوا اینقدر کمه؟
دنا: اونقدری نیست که به نظر بیاد. چیه؟ نکنه یه چیز جدید خوندی که من ازش خبر ندارم؟
رها: هه هه هه هه .
دنا: بگو دیگه. منم می خوام بدونم. چی خوندی؟
رها: میدونستی وزن کل آسمان چقدره؟
دنا: آسمون؟ منظورت کهکشانهاست؟ این چه ربطی به وزن هوا داره؟
رها: نه نه منظورم فضا نیست منظورم کل اتمسفره؟ یعنی میدونی وزن کل هوای دور کره زمین چقدره؟
دنا: نه من تا حالا فکر نکردم که کل هوای دور زمین چند کیلوه؟ میخوای همین رو بکنیم سوال باحال این قسمت؟
رها: معلومه که موافقم.
گوینده با صدای رادیویی
این شما و این سوال باحال این این برنامه:
دنا و رها با هم:
وزن آسمون چقدره؟
{موسیقی}
دنا: بیاین اول مشخص کنیم که وقتی میگیم آسمون منظورمون چیه؟
رها: منظورمون هوای دور زمین یا همون اتمسفره. این اتمسفر از هوای پایین زمین یعنی اونجایی که کف پای خودمونه شروع میشه و تا ۱۰۰ کیلومتری آسمون میره بالا.
دنا: یعنی آسمون خیلی هم بلند نیست. اگه یه جادهای بود که از اینجا مستقیم میرفت به سمت فضا و شما سوار یه ماشین میشدین حدودا یه ساعت دیگه میرسیدین به لبهی فضا، مرز آسمون.
{رینگ رینگ رینگ رینگ}
رها: واقعا به این زودی؟ انتظارش رو نداشتم اینقدر زود تلفنمون زنگ بخوره.
{صدای گوینده} : پیامی از ناکجاااااااا
{صدای برداشتن گوشی}
دنا: الو بله بفرمایید.
کارمان: سلام. ببخشید مزاحم شدم ولی من داشتم از پادکست خوبتون لذت میبردم که دیدم بهتره یه جاش رو که دقیق نگفتید من براتون درست کنم . ۱۰۰ کیلومتری، مرز دقیق آسمون و فضای بیرونش نیست. بلکه یک عدد تقریبیه.
دنا: میشه بفرمایید از کجا میگید؟ اصلا شما کی هستید؟
کارمان: ها؟! از کجا میگم؟! اوه ببخشید فکر کردم میشناسید من رو . من تئودور کارمان هستم.
رها: چقدر این اسم آشناست. من یه جا شنیده بودمش. وایسا
{صدای ورق خوردن کتاب}
هان همینجا بود.من اسم شما رو توی این کتاب دیدم. تئودور کارمان. اوه دنا آقا راست میگن.
دنا: میشه به منم بگی کارمان کیه؟
کارمان: از خودم بپرس. من کسی هستم که اولین بار حساب کرد که تا چه ارتفاعی هوا هست. اسم من رو گذاشتن روی مرز اتمسفر و فضا. یعنی همین ۱۰۰ کیلومتر یا ۶۲ مایلی که شما هم گفتین. اونجا رو میگن خط کارمان.
رها: بله. اتفاقا اگه یه ذره دیرتر تماس گرفته بودین من خودم اسمتون رو میگفتم.
کارمان: حالا بگذریم من که خیلی برام مهم نیست. من فقط خواستم بگم اونجا خط مشخصی نیست. اونجا فشار هوا فقط به طور محسوسی کم میشه. این رو هم برای این حساب کردیم که ببینیم محدودیت پرواز هواپیماها رو تا چه ارتفاعی بذاریم. آخه من مهندس هوافضا بودم. توی صنعت هوانوردی و ساخت موشک کار میکردم. حالا که زنگ زدم میخواستم یه پیشنهاد ایست هم بدم.
رها: ها؟! آهان. یعنی میخواین یه سوالی بگین که ما آخر برنامه جوابش رو بدیم؟
دنا: اینجوری هم باحال میشهها.
کارمان: آره من وقتی قسمتهای قبلیتون رو گوش میدادم از این بخش خیلی خوشم اومد ولی دیدم این بار شما ایست ندادین گفتم اگه ایدهای ندارین من یه پیشنهاد بدم.
دنا: نه خواهش میکنم بفرمایید.
کارمان: میدونین چرا آسمان تو روز آبیه ولی موقع غروب خورشید زرد و سرخ میشه؟
رها:من میدونم چرا آبیه ولی نمیدونم چرا قرمز میشه؟
دنا: من هیچکدومش رو نمیدونم.
کارمان: خب ایمیلتون این بود friends@whatwherewhykids.com. من الان یه لینک براتون از یک وبسایت معتبر مال موزهی سلطنتی گرینویچ میفرستم شما میتونید جواب دقیق رو اونجا پیدا کنید. فقط تا آخر برنامه برای باز کردن ایمیل صبر کنین. این هم هدیهی من به بچهها. فعلا خدا حافظ.
دنا: ممنون آقای کارمان و خدافظ
رها: منم خدافظ
{صدای قطع شدن تلفن}
دنا: خب بریم سر سوال اصلی خودمون. وزن آسمون چقدره؟
رها: هوا از گازهای مختلفی تشکیل شده. هر کدوم از این گازها هم از مولکولهای خیلی خیلی ریز تشکیل شدهاند. مولکول کوچیکترین واحد سازنده هر چیزه. مولکولها اونقدر کوچیک هستند که با چشم دیده نمیشن. اما اگه با یه دوربین خیلی خیلی قوی زوم کنیم روی هر چیزی مثلا درخت، ماشین، یا حتی خودمون میتونیم مولکول ها رو ببینیم. دور و بر ما توی هوایی که تنفس میکنیم پر از مولکولهای هواست. بریم ببینیم.
{زوم زوم زوم زوم}
مولکول۱: سلام من مولکول اکسیژنم
مولکول۲: سلام من مولکول نیتروژنم
مولکول ۳: سلام من مولکول دیاکسید کربنم.
مولکول ۴: سلام من مولکول آرگون هستم.
….
دنا: رها بیخیال میلیونها میلیون مولکول هست. اینجوری اگه همهشون بخوان سلام کنند سالها طول میکشه.
رها: آره راست میگی. ولی این مولکولها با وجود اینکه خیلی خیلی کوچولو هستند یه مقدار خیلی خیلی کمی وزن دارند و دارند روی هم فشار میارند. حالا فکرش رو بکنین از اینجا تا خط کارمان یک عالمه مولکول هست که هر کدوم یه ذره وزن دارند. این یه ذره یه ذره یه ذره یه ذره ها رو اگه بذارین روی هم خیلی زیاد میشه.
دنا: دانشمندا حساب کردند که وزن هوایی که بر هر سانتیمتر مربع سطح زمین وارد میشه تقریبا ۱ کیلو و ۳۰ گرمه. البته اگه کنار دریا که پایینترین ارتفاع زمینه وایساده باشیم.
رها: حالا برای اینکه وزن کل هوای موجود روی زمین روحساب کنیم تنها کاری که باید بکنیم اینه که عددی رو که گفتیم ضرب در مساحت کل کرهی زمین بکنیم که فکر نمیکنم کار سختی باشه. یه چیزی تو مایههای جدول ضربه دیگه. یک کیلو و ۳۰ گرم میشه ۱۰۳۰ گرم مساحت زمین هم ۵۱۰ ممیز یک میلیون کیلومتر مربعه که اول باید ضربدر ۱۰۰۰ بکنیم، نه اونجوری متر مربعش به دست میاد. نه نه نه وایسا چون مربعه یعنی باید ضربط در ده هزار کنیم. بعد اگه اشتباه نکنم اونجوری میشه ۵۱۰۱ بعد باید ۱۵ تا صفر بذارم جلوش. حالا این عدد رو باید ضرب در هزار و سی بکنم. که به عبارتی میشه. نه نه نه یه جا رو غلط رفتم. بذار از اول مساحت زمین گفتیم ۵۱۰ ممیز یک میلیون کیلومتر مربعه اول باید سانتی متر مربعش رو در بیاریم.
{زیر صدای رها صدای سوت زدن دنا}
دنا: از این حالت رها خوشم میاد. وقتی میره تو حساب کتاب و ریاضی دیگه اصلا حواسش به هیچی نیست. مثلا من الان اگه این مافین رو که رها گذاشته وردارم و بخورم اون عمرا متوجه نمیشه.
{صدای گاز زدن-زیر صدای دنا صدای حساب کتاب کردن زمزمه رها}
دنا: حتی اگه بلند بلند حرف بزنیم یا صدا در بیاریم هم نمیفهمه نگاه کنین.
{صدای کف زدن، صدای طبل و درام}
دنا: نوچ. رفته یه دنیای دیگه. ها فهمیدم چطوری رها رو بر گردونیم. باید جواب رو بذاریم جلوش اونوقت بیخیال میشه. حالا جواب رو از کجا بیاریم. ها بذار گوگل کنم. How Much Does Earth’s Atmosphere Weigh? . خب این سایت که معلوم نیست مال کجاست؟ این هم که تبلیغه، هان پیدا کردم. دایره المعارف بریتانیکا نوشته ۵.۵ کوادریلیون تن. یعنی یه پنجاه و پنج بنویسید و ۱۴ تا صفر بذارید جلوش میشه وزن هوای دور زمین به تن. هر تن هم هزار کیلوه. رها! رها!
رها: یه لحظه وایسا الان میگم. یه لحظه هیچی نگو.
دنا: بیا جواب
رها: اه یه لحظه ساکت باش بذار من حساب کنم اه.
دنا: بیا رها وقت برنامه داره تموم میشه نمیخواد حساب کنی. ۵ و ۵ دهم کوادریلیون تن وزن کل اتمسفره.
رها: ها؟! بذار ببینم؟ اههههه. دو دقیقه صبر میکردی دیگه. منم داشتم به همین عدد میرسیدم.
دنا: باشه خب. ناراحت نشو. بیا یه حساب سادهتر بکن. مثلا حساب کن که وزن هوایی که روی هر آدم وارد میشه چقدره؟
رها: اون که خیلی راحته ولی این صدای چیه داره میاد؟ تو هم میشنوی؟
دنا: آره منم میشنوم.
{صدای موسیقی شبیه موسیقی سیرک}
صدای گوینده: بینندگان و شنوندگان عزیز، خوش آمدید به برنامهی سنگینترین موجودات دنیا. امروز یه رقابت هیجانانگیز داریم دربارهای اینکه کی سنگینتره و کی سبکتره؟
{موسیقی اوج میگیره}
خب ببینیم امروز چه کسانی قراره با هم مسابقه بدن. اما قبل از اون همکاران من این ترازوی بزرگ و خارق العاده رو مخصوص این برنامه طراحی کردند. من از مهندس برنامه میخوام یه توضیحی دربارهی این ترازو بده.
مهندس برنامه: این ترازویی که میبینید در حقیقت همون ترازوهای دو کفه ای قدیمیه. مطمئنم اگه از پدربزرگ یا مادربزرگهاتون بپرسین قطعا همهشون این ترازو رو دیدن. البته نه به این بزرگیش رو. ما برای ساخت این ترازو یک اهرم بزرگ فولادی رو در وسط قرار دادیم و یک تختهی بزرگ فولادی رو هم روش انداختیم جوری که وسط این تخته دقیقا روی اهرم قرار بگیره.
گوینده: برای دوستانی که از طریق رادیو دارند ما رو همراهی میکنند باید بگم شبیه یک الاکلنگ خیلی خیلی بزرگه.
مهندس: بله دقیقا. ما در دو طرف این ترازو دوتا صفحهی خیلی خیلی بزرگ هم گذاشتیم تا موجودات بزرگ هم روش جا بشن.
گوینده: پس به این ترتیب دو مهمان برنامهی ما قراره هر کدوم یک طرف این ترازو برند و کسی که روی زمین بمونه سنگینتره. خب بهتره زودتر بریم سراغ معرفی مهمانان برنامه. در سمت راست من قهرمان سنگین وزن حیواناته، بزرگترین حیوانی که روی خشکی زندگی میکنه. خانم ها و آقایان این شما و این هم فیل آفریقایی…..
{صدای تشویق حضار به همراه صدای فیل}
گوینده: و اما در طرف چپ من کسی نیست جز. طرف چپ من که کسی نیست. اوهوی. مسابقه دهنده کو؟!
مهندس: دارم میارمش. صبر کنین. ها آروم، آروم، بذارینش اونجا.
گوینده: این چیه؟
مهندس: من اندازهی مجموع هوایی که به بدن هر آدمی فشار میاره رو محاسبه کردم و همونقدر رو توی این بالن بزرگ جمع کردم. حالا باید ببینیم کدوم سنگینتره.
گوینده: گرفتی ما رو؟ این همه آدم رو جمع کردی که مسابقه وزن فیل و هوا رو نشون بدی؟ خب معلومه وزن فیل از وزن هوا بیشتره. جمع کنین بچهها جمع کنین امروز مسابقه نداریم.
مهندس: وایسین وایسین کجا میرین؟ بابا من این ترازو به این بزرگی رو درست کردم. فیل هم که هست. حد اقل بذارین یه امتحانی بکنیم. قول میدم زود تمومش کنم.
گوینده: باشه. بالاخره ما هم باید برنامه رو پر کنیم. خانمها و آقایان. میریم که مسابقهی این هفتهی سنگینترین (با خنده) موجودات رو داشته باشیم.در سمت راست من فیل قرار داره که میدونیم بزرگترین حیوونیه که روی زمین زندگی میکنه و در طرف چپ من هوا است. (وای خدا باورم نمیشه دارم یه همچین مسابقهی احمقانهای رو برگزار میکنم).
خب. فیل روی سکوی سمت راست ترازو قرار گرفت. حالا نوبت بالن هواست. اون بادکنک گنده رو بذارین روی سکوی سمت چپ. خووووووبب. همانطور که میبینید. هاااااان چی شد؟
مهندس: میدونستم میدونستم. هوا سنگینتره
گوینده: وا باورم نمیشه. هوا سنگینتر از فیله. مگه میشه. شما در حال تماشای یک معجزه هستین. هوا از فیل سنگینتره.
{صدای حرف زدن مجری کم کم فید میشه}
رها: خب من این رو حدس میزدم. یه ضرب و تقسیم ساده بود. خیلی سادهتر از حساب کردن وزن هوای کل زمین. تقریبا وزن هوایی که روی بدن هر ادمی به صورت میانگین وارد میشه حدود ۱۷ هزار کیلوگرمه. یعنی اگه دو تا فیل هم میذاشتن اونور ترازو باز وزن هوا سنگینتر بود. حالا چرا با این همه وزنی که روی ماست،ما له نمیشیم؟
دنا: به خاطر چیزی که بهش میگن بالانس یا تعادل هوایی. تعادل هوایی یعنی هوای توی بدن (مثلاً هوای توی ریه ها و معده ما) به همان میزان فشار به بیرون وارد می کنه که هوای بیرون از بدن به آن وارد میکنه. بنابراین هیچ اختلاف فشاری بیرون و درون بدن وجود ندارد و انسان فشار هوا را احساس نمیکند.
رها: دنا من می گم برای اینکه بهتر بالانس هوایی رو متوجه بشید بیاید دوباره زوم کنیم. این بار روی این بادکنک من. آمادهاید؟
{زوم زوم زوم زوم}
مولکول۱: من میخوام از این ور بادکنک رو هول بدم مچاله بشه
مولکول۲: ولی من میخوام از اون ور بادکنک رو هول بدم که مچاله بشه
مولکول ۳: ولی من میخوام از یه طرف دیگه بادکنک رو هول بدم که مچاله بشه.
دنا: حالا بریم زوم کنیم داخل بادکنک رو ببینیم
مولکول۱: من میخوام از این طرف هول بدم که بادکنک پاره بشه
مولکول۲: ولی من میخوام از آن طرف هول بدم که بادکنک پاره بشه
مولکول ۳: ولی من میخوام از یه طرف دیگه هول بدم که بادکنک پاره بشه.
دنا: میبینید. همه میخوان از یه طرفی که دوست دارند هول بدن. بعضیها میخوان پاره کنند بعضیها میخوان مچاله کنند. هیچکدوم هم زورش به اون یکی نمیرسه. واسه همینه که بادکنک سر جای خودش صحیح و سالم باقی میمونه.
رها: خب حالا که آخر برنامه است بیا بریم ایمیل آقای کارمان رو چک کنیم ببینیم چرا آسمون موقع روز آبیه ولی موقع غروب زرد و قرمز میشه.
دنا: خب ایناهاش بذار باز کنم لینک رو. آهان این هم از این. اینجا نوشته که وقتی به نور به عنوان موج نگاه میکنیم، این موج ها از خورشید حرکت میکنه و به سمت زمین میاد. هر رنگی یک طول موج مخصوص به خودش داره. ولی وقتی با هم میان و قاطی هستند ما نمیتونیم رنگها رو از هم تشخیص بدیم. اما وقتی وارد اتمسفر زمین میشن و میخوان از میان مولکولهای هوا رد بشن پراکنده میشن. نور آبی چون طول موج کوتاه تری داره بیشتر پراکنده میشه و ما در طول روز آسمون رو آبی میبینیم. اما هنگام طلوع خورشید یا غروب خورشید نور مسافت بیشتری رو در سطح اتمسفر طی میکنه. این باعث میشه که ما نورهای قرمز و زرد رو بیشتر ببینیم و به نظرمون بیاد که آسمون قرمز یا زرد شده.
رها: بچههایی که دوست دارید بیشتر در اینباره بدونید، من لینکی که آقای کارمان برای ما فرستاده رو توی توضحات پادکست میذارم. شما میتونید از اونجا یا از توی وبسایت ما وات ور وای کیدز اون لینک رو ببینید. یه ویدئوی جالب هم داره. حتما یه سر به سایت ما بزنید.
دنا: همیشه هم میتونید سوالاتتون رو برای بفرستید. منتظر شنیدن صدای شما هستیم. تا قسمت بعدی
دنا و رها: